ایلان ماسک یا ابن سینا؟

چند روز پیش، هنگامی که در فایل های قدیمی لپتاتم مشغول گردش بودم به دو مستند از جناب ایلان ماسک رسیدم درجا دو مستند را دیدم و فیضی بردم. برایم باورش سخت است که جناب ماسک تک نفره و بدون حمایت هیچ جریانی بتواند در صنعت، رسانه و علم غرب خدایی کند. اما این مسئله هم برایم روشن است که جناب ماسک قطعا آدم ویژه ای بوده که توانسته به این درجه از محبوبیت در غرب برسد.
مضمون آن دو مستند تلاش های ایلان برای ارتقا نسل بشری بود. فرستادن انسان به مریخ، کار گذاشتن تراشه در مغز انسان و کلی کار خوب دیگه! باز هم بزارید باور نکنم که تمام این اهداف انسان دوستانه هست و هیچ منفعت مادی و یا معنوی دست ایلان جان را نمیگیرد.

دست خودم هم نیست! ایلان با یهودی ها خیلی میپرد و همین هم من رو به شک می اندازد!

وقتی داشتم مستند را می دیدم مدام به یاد ابن سینا می افتادم

میپرسی چرا؟ خب دلیلش این متن است که ابن سینا درباره خودش نوشته است: مدّت یک سال و نیم، همّت بر مطالعه منطق و سایر اجزاء فلسفه گماشتم و در این مدّت به هیچ کار دیگر نمی پرداختم... تا حقیقت مسئله بر من روشن می شد و در هر مسئله که متحیر می شدم و بر حدّ اوسط ظفر نمی یافتم، به مسجد جامع می رفتم و به نماز مشغول می شدم و به سوی مُبدع کل ابتهال می نمودم تا دشواری آن بر من آسان می گشت؛ شب ها چراغ می افروختم و به قرائت و کتابت مشغول می بودم... و اگر مرا خواب می ربود آن مسئله را در خواب می دیدم و بسیار از مسائل بود که وجوه آن در خواب بر من منکشف گشتی و همواره بر این شیوه گذرانیدمی تاجمیع علوم را مستحکم نمودم.

این تضاد در علم آموزی برایم عجیب است. ایلان علم را برای مادیات میخواهد و شیخ علم را برای معنویات. شیخ وقتی کم می آور نماز میخواند و ایلان را راستش نمیدانم چه کار میکند!