به نام خدایی که در های بسته را می گشاید.

سلام.
اسم من ادواردوئه. مهدی ادواردو آنیلی.
متولد ۶ ژوئن سال ۱۹۵۴ از ایتالیا.
حاصل ازدواج زن و مردی ثروتمند که آدم های عادی تنها در خواب و خیال به ثروتشون دست پیدا می کنن.
لقب خانواده ی من پادشاه ایتالیاست و منو شاهزاده ی ایتالیا صدا میزنن.
پدرم سناتور آنیلی و مادرم مارلا کارا چیلو پرنسس یهودیه.
پدر کارخانه دار، سرمایه دار و مدیر اصلی شرکت فیات بود که زیر مجموعه های آن کارخانه های ماشین سازی فیات، فراری، اویکو، لامبورگینی و لانچیا الفارمو هستند. چندین کارخانه ی صنعتی، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی و مد لباس، روزنامه های لاستامپا و کوریره دلاسرل، باشگاه اتومبیل رانی فراری، باشگاه فوتبال یوونتوس و چندین شرکت ساختمان و راه سازی و تولید لوازم پزشکی و هلی کوپتر سازی هم این وسط هستن که خانواده ی من جزو سهامداران اصلی این شرکت ها به حساب میان.
کارشناسان اقتصادی میزان درآمد سالانه ی خانواده ام رو بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار تخمین زده اند که سه برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران است.
این ثروت افسانه ای فقط و فقط یک وارث داشت و آن هم کسی نبود جز خود من‌.


تحصیلات ابتدایی را در ایتالیا و سپس به کالج آتلانتیک انگلستان رفتم و پس از آن در رشته ادیان و فلسفه‌ شرق دانشگاه پرینستون آمریکا ادامه تحصیل دادم. در زمان اقامتم در نیویورک، یک روز در کتابخانه قدم بر می‌داشتم و کتاب ها را ورق می زدم که چشمم به قرآن افتاد و حس کنجکاوی ام نسبت به مطالعه آن برانگیخته شد. کتاب را برداشتم و شروع کردم به خواندن بخش هایی از آیاتش. چنین تصور نمودم که محتوای این کتاب و نحوه روایت آن کاریست خارج از توان و ذهن انسانی زیسته در ۱۴۰۰ سال پیش، و نمی تواند گفته بشر باشد.
کتاب را امانت گرفتم تا بیشتر مطالعه کنم. هر چه بیشتر می‌خواندم و لا به لای صفحات آن فرو میرفتم، تعالیمش برایم پذیرفتنی تر و دلنشین تر به نظر می آمد و با روح و فطرتم سازگاری داشت. تصمیمم را گرفته بودم.
به یک مرکز اسلامی در آمریکا رفتم و مسلمان شدم. بعد در ملاقاتی با دکتر قديري ابیانه با تشیع آشنا و پس از مدتی شیعه شدم.


آگاهی والدینم از شیعه شدن من سبب وارد آمدن فشار های بسیاری از طریق راه های مختلف بر من شد به این امید که از در پیش گرفتن مسیر جدید زندگی ام منصرف شوم و به روال سابق خود بازگردم.
تهدید و ارعاب، تحریم شدید اقتصادی، زندانی شدن در ویلای شخصی و شکنجه های روحی روانی اما،هیچکدام قادر نبودند مرا از اسلام و اهل بیت پیامبر جدا سازند.

بلاخره دست های پشت پرده تصمیم می‌گیرند او را از صفحه روزگار پاک کنند و چنین شد که در ۲۴ آبان ماه سال ۱۳۷۹ ادواردو آنیلی (مهدی آنیلی) ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رسید.