دفتر؟

به نظرم هرچی دفتر خاطرات یا دفتر افکار مزخرفمون داغون و زهوار در رفته باشه کسی دلش نمی‌خواد بازش کنه.

دفتر سر رسید برگ،برگ شدهٔ گوشه خونه رو مرتب کردم با یه پانچ قدیمی گوشه انباری دو جاش رو سوراخ کردم و نخ رو بین سوراخ ها رد کردم.دفتر داغونی شد اما دوسش دارم.

کسی دلش نمی‌خواد بازش کنه برا همین هر چی به ذهنم میرسه رو توش مینویسم.از امروز از دیروز از آینده ای که معلوم نیست.