دوباره شروع

هر چی که میگذره سرعت حرکت زمان و اتفاقات زندگی اونقدر تند میشه که نمیشه نوشت و گاهی هم از این خود سانسوری ازرده می شی ولی خب همیشه وجود داره همیشه حس خوب ادم رو از بین میبره

خیلی زمان گذشته از اخرین بار که به اینجا سر زدم و میدونم این صفحه ها موقت هست همین طور که وبلاگم در پرشین بلاگ از بین رفت و هیچ وقت دیگه حتی پیگیری برگشتش رو نکردم ولی خب نداشتن حافظه رنج دایم وجود ما شده و در حالی است که مثلا شوارتز بعد سالها از مرگش هنوز صفحات وبلاگ و مطالبش روی سایت در دسترس همه هست و میشه استفاده کرد.

جالب این هست که ما وقتی چیزی می نویسیم و یا تولید میکنیم دیگه صاحب اون نیستیم و هر چی از زمان تولید اون میگذره اون ازما فاصله میگیره و ما نمیتونیم بعد از مدتی حتی بخاطر بیاریم که این مطلب از ماست یا جایی خوندیم.

خلاصه کل کارها میتونه این باشه که باید سعی کنیم که دردی و رنجی رو کم کنیم و بتونیم به هم کمک کنیم شاید این کار بتونه برای کسی کمک کننده حتی کم باشه و سعی کنیم که با این کار ذهنمون رو مرتب کنیم و بریم سراغ مطالب بعدی برای یادگیری و بجای اینکه در هاردمون بعد از مدتی به فراموشی سپرده بشه کسی باشه که بتونه از اون استفاده کنه و این حسن این نوشتن هست.

چقدر ما تجربه میکنیم و دوباره این تجربه ها رو تجربه میکنیم بدون اینکه بدونیم چقدر از ما زمان داره میبره و چقدر ما درگیر تکرار کار هایی هستیم که میتونیم تکرار نکنیم .

خلاصه اینکه این شروع دوباره برای نوشتن متن های فردی هست که لابلاش هم سعی میکنیم از جاوا و اسپرینگ و تکنولوژی صحبت کنیم .