نوشتن روح تازه به من می بخشه، دنیام رو می سازه، آرامش رو به قلبم بر می گردونه یک روزی آرزوم بود نویسنده بشم اما امروز فقط دلم می خواد که نوشتن رو یاد بگیرم به دنیای من خوش آمدید
سلام دوباره
دنیا با نوشتن تغییر می کنه ، چشمات رو ببند دنیات چه شکلیه؟! حالا بنویسش.
شاید دنیای خیلی ها تغییر کرد.
دلم می خواد بدونم هر آدمی چطور در لحظه دنیاش رو تغییر میده؟! با تخیل ،با شعر ،با رمان ،با فیلم ،با تأتر ،با موزه گردی یا با فکر کردن وقتی داره پیاده روی می کنه و تند و تند قدم بر میداره و یا با امتحان روش های دیگه
من تمام این کارها رو امتحان کردم ولی نوشتن جادوی عجیبی داره انگار که چوب پری مهربون دستته بی بی دی بابیدی بو و دنیا عوض می شه:) جذاب نیست؟!
من در دنیای جذاب نوشتن هر لحظه سفر میکنم، به آرزوهای دورم می رسم، عشق رو هر بار پخته تر تجربه می کنم، گاهی وسط جنگل دارم توی یک کلبه ی چوبی زندگی می کنم گاهی از بلند ترین طبقه ی یک برج وسط نیویورک به شلوغی و هیجان شهر نگاه می کنم
لذت بخش ترین و شیرین ترین توانایی نوشتنه
من می خوام تمرین کنم دوباره به نوشتن به آشتی با کلمات با دنیای جدیدی که بعد از وبلاگ نویسی دیگه تحربه ایی ازش نداشتم امیدوارم همون قدر که در گذشته ازش لذت می بردم الان هم برام جذاب باشه
به امید متمرکز تر و زیباتر نوشتن :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز دربارهی «کتابخانهی نیمه شب»!
مطلبی دیگر از این انتشارات
شروع به تغییر ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
سلامی دوباره بعد قرنی...