کتاب درگاه این خانه بوسیدنی است
خاطرات فروغ منهی ، مادر شهیدان: داوود، رسول و علیرضا خالقی پور
نوشته خانم زینب عرفانیان
عادت دارم کتابی که در دست میگیرم کمی آن را تورق میکنم ، پشت جلدش را میخوانم ، اگر فهرست داشته باشد نگاهی به آن می اندازم و...
اما این کتاب را از سایت شهید کاظمی انتخاب کردم به همراه چند جلد کتاب دیگر، که بعد از مدتی با بسته تبرکی نمک حضرت معصومه (س) به دستم رسید و به فال نیک گرفتمش...
باگروه همخوانی شروع به خواندن کردم از قوانین این گروهها رعایت مقرری هر روزه است، نه جلوتر بخوانی و نه از مقرری عقب بمانی، بریده های از کتاب رو به اشتراک بگذاری و راجع به قسمتی که خوانده شده ، بچه ها نظر میدهند بحث میشود گاهی نقد میشود و ...
کتابهای زیادی را به این منوال خوانده ام
اما بواقع این کتاب را که در دست میگرفتم، دلم نمی آمد زمین بگذارمش... اینقدر که روان و جذاب نوشته شده بود
در سراسر کتاب حس مادری به معنای واقعی کلمه جاری بود
لذت بردم و انصافا از خواندن این کتاب بهره های فراوان بردم من هم مادر هستم و هم معلم ..
ان شاالله که بتوانم چه در نقش مادری و چه در نقش معلمی، رفتار، شجاعت، و خستگی ناپذیر بودنِ خالصانه این مادر عزیز را سرلوحه خویش قرار دهم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سلام دوباره
مطلبی دیگر از این انتشارات
علاقه به نوشتن داستان
مطلبی دیگر از این انتشارات
آغاز