از پریود بگو
پرسید:«بهتری؟ از لحاظ روحی بهتر شدی؟»
نتوانستم جواب بدهم چون گریهام گرفته بود و دقیقا نمیدانستم چرا! یعنی میدانستم اما انگار تمام اتفاقات روزمره برایم ناراحت کننده بودند.
سرم را زیر پتو بردم و بی صدا گریه کردم، از پشت تلفن احتمالا فقط صدای نفسهای عمیق و بلندم و فین فین چند دقیقه یک بارم را میشنید!
و این احوالات اتفاقی بود که هر ماه تکرار میشد، گاهی کمتر و گاهی بیشتر. پریود و روزهای قبل از آن!
چیزی که بخش بزرگی از زندگی ما بوده و هست و هیچ وقت آنقدر که باید از آن حرف زده نشده، تا این چند سال اخیر. با این حال هنوز هم بیشتر سوپر مارکتها نوار بهداشتی را در کیسه سیاه به ما میدهند تا کسی نفهمد ما پریودیم انگار که چیز بدی است.
در تمام زندگی ما نه تنها خودمان پوشیده شده بودیم بلکه کارهایمان و وسایلی که مربوط به امور زنانه بود هم در پس پرده سیاهی پوشیده شده بود.
مثل همین پریود، که طبیعیترین اتفاق بدن یک زن است اما همیشه انگار در هالهای مخفی بوده، انکار نباید به شکل دقیقی به آن اشاره کنیم و بگوییم به این دلیل است که حالم بد است! در دانشگاه یا محیط کار و جلوی بعضی از مردها!
حدودا یک سال پیش در محیط کارم بودم و همکارم آرام گفت من پریود شدم و بعد صحبتهای مربوط به آن پیش آمد که یک بار یکی از همکارهای مرد نوار بهداشتی را در کشور میزش دیده. گفتم:« خب مگه چیه، ما که نباید در موردش آروم صحبت کنیم چیزی برای خجالت نیست ما حالمون بده و باید گفته بشه»
زمانهای زیادی بود که کار کردن با این حال برایم سخت و دشوار بود اوایل چیزی نمیگفتم اما بعد از مدتی در این باره با اطرافیانم و همکارهای حرف زدم و گفتم که الان به این دلیل حالم بد است و نمیتوانم درست کار کنم.
نه تنها درد و ضعف و بی حالی بلکه خیلی وقتها احوالات روانی آزار دهندهای گریبان گیر این روزهای ما میشود که برای من گاهی به سختی میگذرد تا تمام شود.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دو مغالطهی رایج : apex fallacy و nadir fallacy
مطلبی دیگر از این انتشارات
سقف شيشهای و راههای شکستن آن برای زنان
مطلبی دیگر از این انتشارات
زیبای محصور!