Asma Oo·۱ سال پیشایستاده در غباری از تاریخ و تمدن هابچه تر که بودم رویاهایم خلاصه میشد در شاهزاده سوار بر اسب سفیدی که خواهد آمد و مرا از افسون تلخِ اجتناب ناپذیری که به آن دچار شده ام نجات م…
Asma Ooدرزنان آگاه·۱ سال پیشاعجاز تلخ تابستانمرداد ماه است و فصل تابستان.من راز فصل ها را نمی دانم اما خوب می دانم یک ماه و چند روز دیگر که بگذرد؛ یک سالی می شود که «ژینا» رفت.یکسالی م…
Asma Ooدرشبنامههایِ زنانه·۱ سال پیشنبضم از طغیان خون و زندگی متورم است...نمی دانم اگر موسیقی و چای بهار نارنج را نداشتم؛ اگر طعم قهوه در حال خواندن شعر های سهراب و فروغ آرامم نمی کرد؛ اگر با عطر مریم سرمست نمی شد…
Asma Oo·۲ سال پیشتندیسِ مرمرینِ شیفتگی هامن شیفته ام؛شیفته زخم هایی که در پیچ و خمِ ظلمتِ زمستان بر تنم نشسته اند. شیفته فروغ های شامگاهی ای که عریان ز هر نومیدی و مستور از هر آرام…
Asma Ooدرزن زندگی آزادی·۲ سال پیشجایگاه زن در تاریخ (3)یک سوال اساسی که توی این قسمت مطرح میشه این هست که " مرد بودن چه چیز خوبی داره؟ چیزی فراتر از زن بودن هست یا در یک سطح هستند؟"دست کم بعد از…
Asma Ooدرزن زندگی آزادی·۲ سال پیشجایگاه زن در تاریخ(2)«آیا تقسیم انسان ها به زن و مرد، همانند نظام نژادی آمریکا محصول تخیل است یا یک تقسیم بندی طبیعی بر اساس ریشه های عمیق زیستی؟»قبل از پاسخ به…