از دیو و دد ملولم و انسااانم آرزوست...
تبعیض جنسیتی در کنکور...
✍سیمین کاظمی
?عدالت در دسترسی به فرصت های تحصیلی، یکی از وظایف دولت هاست. نظام آموزشی موظف است شرایطی را فراهم کند که افراد فارغ التحصیل از دبیرستان در صورت تمایل بتوانند در یک رقابت برابر وارد دانشگاه شوند و در رشته مورد نظرشان تحصیل کنند. سازوکاری که برای دسترسی عادلانه به تحصیلات عالیه تعبیه شده کنکور سراسری است که سال هاست داوطلبان ورود به دانشگاه ها در آن شرکت می کنند و این طور به نظر می رسد که این آزمون بی طرفانه برگزار می شود و نتیجه آن براساس سواد و دانش شخص نسبت به هم ترازانش تعیین می شود؛ اما این تنها وجه آشکار قضیه است و عموما وجوهی دیگر از قضیه که موجب می شود افراد در کنکور برابر نباشند پنهان می ماند. با توجه به این وجه پنهان و عوامل تاثیرگذار بر موفقیت در کنکور است که می توان دریافت بی طرفانه و عادلانه بودن کنکور افسانه ای است که هیچ قرابتی با واقعیت ندارد. واقعیت آن است که کسانی در کنکور موفق می شوند و جایگاه های کمیاب و ارزشمند دانشگاه ها را تصرف می کنند که توانسته باشند به اندازه کافی برای این آزمون ورزیده و آماده شوند. کلاس های آمادگی کنکور، دبیرستان های درجه یک، دبیران کارکشته و کتاب های کنکور تنها بخشی از آمادگی برای کنکور هستند. بهره مندی از آرامش و فراغت، نداشتن دغدغه مالی و حمایت خانوادگی بخش دیگری از پیش نیازهای شرکت در این مسابقه بزرگ ملی هستند که همگان به یک نسبت از آن برخوردار نیستند. در جامعه طبقاتی ایران، دسترسی به امکانات آموزشی بر حسب طبقه اجتماعی افراد ممکن می شود. آنهایی که بتوانند در مدارس گران قیمت تحصیل کنند و هزینه های آموزشگاه های معتبر و موفق کنکور را بپردازند، عملا شانس بیشتری برای قبولی در دانشگاه خواهند داشت.
?روند کالایی شدن آموزش که آموزش با کیفیت بهتر و موثرتر را به عنوان یک امتیاز در اختیار کسانی قرار می دهد که قادر به پرداختن بهای آن باشند، مسابقه ورود به دانشگاه ها را در بر گرفته و به این ترتیب طبقات زحمتکش جامعه که در تامین نیازهای اولیه شان درمانده اند، قادر به فراهم کردن پیش نیازهای شرکت در کنکور برای فرزندانشان نیستند و داوطلبان طبقه فرودست در رقابتی نابرابر و ناعادلانه رویاها و آینده شان بر باد می رود.
?نابرابری در کنکور تنها به تبعیض طبقاتی محدود نمی شود و تبعیض جنسیتی جلوه دیگری از نابرابری های اجتماعی پیرامون کنکور است. در کنکور سراسری تبعیض جنسیتی به طور نظام مند اعمال می شود و دختران از ورود به برخی رشته ها منع می شوند. علاوه بر آن در رشته های پرطرفدار که دختران در آن توفیق بیشتری داشته اند، سهمیه بندی جنسیتی اعمال شده تا دختران با وجود شایستگی و نمره بالاتر جایشان را به پسران بدهند. این تبعیض به نفع مردان، متکی به باور برتری مردانه در کسب فرصت ها و موقعیت ها و امتیازهای اجتماعی است. برای توجیه چنین تبعیضی، تحصیلات دختران را بی اعتبار و غیرضروری جلوه می دهند و نیاز به نیروی کار مذکر را دلیل آن عنوان می کنند. در واقع به جای فراهم کردن بازار کار برای زنان و حذف تبعیض های جنسیتی در حوزه اشتغال، تبعیض در کنکور و تحصیلات عالیه علیه زنان اعمال می شود. علاوه بر این زنان با صور دیگری از تبعیض جنسیتی مواجه هستند. فشارهای اجتماعی و کلیشه های جنسیتی درباره قابلیت ها و توانایی های زنان و نقش های جنسیتی، ممکن است دختران را از رقابت برای برخی رشته ها منصرف کند و به رشته هایی سوق دهد که جامعه مردسالار آن را برای زنان مناسب تر می داند.
?به همین ترتیب تبعیض در کنکور بر حسب جغرافیا هم قابل ردیابی است. چنان که افراد ساکن مناطق محروم و کمتر برخوردار نه کیفیت مدارسشان در حد شهرهای توسعه یافته است و نه به امکانات آموزشی برای آمادگی کنکور دسترسی دارند. اگرچه سهمیه ای برای داوطلبان مناطق محروم تعیین شده است اما چنین سهمیه محدودی، محرومیت های عمیق و مزمن دانش آموزان ساکن این مناطق را جبران نمی کند. حال باید در نظر داشت که تبعیض مضاعف و چندلایه علیه کسانی است که در تلاقی این تبعیض های طبقاتی، جنسیتی و جغرافیایی ایستاده اند و سهم شان از آموزش با هرکدام از این تبعیض ها کاهش می یابد. زنان فقیر مناطق محروم بازندگان اصلی رقابت کنکور هستند و کمترین سهم را از رشته های مهم دانشگاهی خواهند برد.
▪️متن کامل، روزنامه شرق، ۱۱ تیر ۱۴۰۱، صفحه آخر
مطلبی دیگر از این انتشارات
چقدر دوست داشتم زندگی کنی ؛ نشد
مطلبی دیگر از این انتشارات
آقای بوکوفسکی قلب من اینجاست!!!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دم خروس بیرون افتاد