اولین بار که پریود شدم...
من دختر خجالتی بودم اون روز یکی از روزهای معمولی مدرسه بود
مدرسه تعطیل شده بود و تو مسیر خونه بودم وقتی که از پشت سرم صدای خنده و پچ پچ دوتا دختر همسن و سال خودم رو شنیدم که داشتن راجع به لک شدن فرمم صحبت میکردن بدترین حس دنیا به سراغم اومد حس خجالت شرم ....نمیدونم چقدر طول کشید تا به خونه برسم ولی وقتی این موضوع رو با مامانم به اشتراک گذاشتم با توجه به اموزش هایی که قبل خودشون بهم داده بودن و مدرسه تا حدودی ...اون لحظات ابتدایی برام با ارامش گذشت ...برام جدید و غیرقابل درک نبود....اما حس عجیبی بود که کلمه ای برای توصیف حسم پیدا نمی کنم....خاطره خوبی که ازدوران پریودی در زمان مدرسه برام به جا موند وقتی بود که به دلیل کیست های تخمدان خونریزی شدیدی داشتم و اون روز متاسفانه خون از چند لایه لباسم عبور کرده بود ...تقریبا تمام صندلیم بخشی از دیوار کناریم رو لک کرده بود...و برخورد مدیر عزیزم اینجوری بود که رفتن کیف و وسایل من رو جمع کردن برام اوردن اشکامو پاک کردن گفتن که زنگ میزنن خانوادم بیان دنبالم نگران هیچی نباشم و با معلم کلاس بعدی ام صحبت می کنن تا غیبت غیر موجه رد نشه برام و معلم عزیزم با خنده سعی در خندوندن من داشتن گفتن عه خب میگفتی سایزمون که یکیه برات می اوردم از خونه...شاید این رفتار به ظاهر ساده بیاد اما تو اون شرایط حساس برای من اندازه یه دنیا ارزش داشت و ازشون سپاسگذارم....
و امیدوارم تمام خانم ها این دوران حساس رو در ارامش و اگاهی و بهداشت سپری کنند...
مطلبی دیگر از این انتشارات
ویرگول 37؛ غیور مردان بزدل!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من و ما، بَر دار
مطلبی دیگر از این انتشارات
بگو که زندهایم