چنانکه مینماییم، نِهایم.
صدوهفتادوشش داستانِ مختومه
دیروز، یک توئیت دیدم. نوشته بود:«فردا دارم میرم ایران و از شدت هیجان خواب به چشمم نمیاد.» برایش خوشحال شدم اما وقتی اسم، پروفایل و تاریخ توییت را که دیدم... نمیدانم چطور توضیح دهم. انگار که به برق وصل شدم. حالم دگرگون شد. او یکی از قربانیان پرواز PS752 بود.
از دیروز، این ترک را گوش میدهم و هربار خود را جای هریک از آنها میگذارم. هربار، دلهره و غم تمام وجودم را در بر میگیرد. یادشان گرامی...


مطلبی دیگر از این انتشارات
ضعیف کشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دخترا کلاً با هم نمیسازن؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نویسندگان؛ ایزدانی که کارتنخواب شدند!