یک فنجان اعتراض

اول میخوام دوتا فهرست از دوتا کتاب آموزش پرورش بذارم که خوب بهشون توجه کنید عنوان ایندوتا کتاب یکسانن ولی یکیشون مخصوص دختران و یکی مخصوص پسرانه

لازمه بگم کدوم فهرست برای کدوم کتابه؟
لازمه بگم کدوم فهرست برای کدوم کتابه؟

یه نگاه سطحی به فهرست این کتابا میتونه همه ی حرفایی که قصد دارم بزنم پیش بینی کنه

و اینگونه یک جامعه به قهقرا میره...

من همیشه عاشق ایران بودم همیشه وقتی بقیه غرغرای سیاسی میکردن پشت ایران درمیومدم ازش دفاع میکردم ولی بعضی وقتا افراد دارای منسب یکارایی میکنن که آدم له میشه زیر همه ی عقاید داشته و نداشتش

هویت و آرمان؟

زندگی با طعم حسرت؟؟ خداوکیلی؟؟

اصلا از روی فهرست معلومه که این دو کتاب برای یک گروه سنی تالیف شده؟؟ ?

اوکی قبول زندگی مشترک سختی داره مشکل داره دعوا داره حسرت داره ولی چرا فقط تو کتاب دخترا دربارش صحبت شده؟؟

چرا با ما از آزادی نمیگن چرا با ما از دوستی های زن و مرد نمیگن؟

درس بیستم زن زندگی:/

نمیدونم این فهرستها برای من فقط انقدر خنده داره یا شمام دارید به محتوا سازان عزیز کشورمون صلوات میفرستید

هیچ چیز در دنیا نگران کننده تر از ناراحتی و نارضایتی پدر و مادر نیست. نفرین پدر تا ابرها بالا میرود و نفرین مادر از تیغ برنده تر است مراقب عاق والدین باشید

یعنی میزان تاثیر گذاری این جمله روی من غیرقابل توصیفه

مارو از نفرین میترسونی؟میخوای اینطوری به ما ادب یاد بدی؟ میخوای اینطوری یه جامعه رو تربیت کنی؟ یا اینا همش شوخیه؟

خسته ام خیلی خسته ام از این بحثا

خسته ام از جنگیدن برای جمعیتی که خودشون حقوق خودشونو قبول ندارن

این حرف یکی از بچه های کلاسه وقتی دبیر محترممون داشتن درباره این صحبت میکردن که اگر امسال مورد مناسبی پیدا شد ازدواج کنید و بیخیال درس و ادامه تحصیل و ....
این حرف یکی از بچه های کلاسه وقتی دبیر محترممون داشتن درباره این صحبت میکردن که اگر امسال مورد مناسبی پیدا شد ازدواج کنید و بیخیال درس و ادامه تحصیل و ....

در کل که تا چشم کار میکنه تو این فرهنگ و تفکرات حرف تلخ هست واسه زدن

حرفای تلخ خسته کننده

حرفای تلخ دوست نداشتنی

و یک کوه خستگی برای ماهایی که هنوز فکر میکنیم میشه دنیارو جای بهتری کرد برای زندگی کردن

هوش و ذکاوت مادربزرگم 60-70 سال پیش دفن شد همون موقعی که پدرش نذاشت بیشتر از دبستان درس بخونه و شوهرش داد

یه چیزی شنیدم از یکی از دوستام نمیدونم چقدر واقعیت داره ولی دور از انتظار نیست

میگفت خالش دبیر آموزش پرورش بوده و به یه شهرستان فرستاده شده بوده یه شهرستان کوچیک و دور

میگفت تو راهنمایی دخترونه چندتا دختر اومدن پیش من گفتن خانم دعا کنید واسه مام شوهر گیر بیاد همه تو کلاس ازدواج کردن...!(بحث بحث حال حاضره ها نه 20 سال پیش)

د آخه دختر تو هنوز وقت بچگیته وقت جیغ جیغ کردنت تو کلاسه ازدواج؟!

این یعنی یه فرهنگ اشتباه یعنی تربیت اشتباه فرزندان در آینده یعنی یه نسل جدید اشتباهی!

حتی الان که دارم مینویسم فقط دلم میخواد تموم شه انقدر عصبی میشم سرش تنها چیزی که وادارم میکنه به ادامه ی این جنگ فکر کردن به اینه که اگر مادرم 30 سال پیش این حرفارو زده بود شاید وضعیت من امروز فرق میکرد

خیلی ازین پستا میذارم تو ویرگول و پاک میکنم نمیدونم چرا نمیدونم ... ولی امیدوارم این پستو هیچوقت پاک نکنم و ازم به یادگار بمونه برای همه ی دختران هم نسلم و شاید آیندگان

که یادشون بمونه من به نوبه ی خودم براشون جنگیدم برای ثابت کردن اینکه انسانن و حق دارن آرمان و هویت و آزادی و شخصیت اجتماعی داشته باشن

برای اثبات کردن اینکه ذهن و درکشون با جنس دیگه هیچ فرقی نداره و هیچکس حق نداره بهشون به چشم یه موجود احساساتی و بی فکر نگاه کنه

برای اثبات کردن اینکه حقشون از زندگی بیشتر از سوختن و ساختن و حسرت خوردنه

همه ی این کتابا به درک

بیا اینجا باهم و همراه هم بسازیم شخصیت و آرمانهامونو


همین

روزگارتون بی درد و مریضی و سرشار از امید