ما شکیبا بودیم و این است کلامی که ما را به تمامی وصف میتوان کرد.
برای حفظ کردن زور نزنید! یک کتاب خوب، شما را تغییر خواهد داد!
پارسال شروع کردم به نت برداشتن از هر کتابی که میخوندم. حجم مطالعهام زیاد بود و از اینکه تمام نتبرداریها و حاشیهنویسیها رو فراموش کنم متنفر بودم! توقع داشتم کتابی رو که میخونم تمام و کمال تو ذهنم ذخیره بشه.
به او بگو ترس از رنج، از خودِ رنج بدتر است. و این که هیچ قلبی، تا زمانی که در جستوجوی رویاهایش نباشد، هرگز رنج نخواهد برد. چون هر لحظهی جستوجو، یک لحظهی ملاقات با خداوند و ابدیت است.
کیمیاگر - پائولو کوئیلو
ایدهی نتبرداری از کتاب رو از کسی شنیده بودم که هشت کتاب پرفروش نوشته بود، بنابراین بیچونوچرا حرفش رو پذیرفتم.
هدف از خوندن کتاب چیه اگر بعد از اتمامش نتونم حتی یک کلمهاش رو یادم بیارم؟
اگر از اونچه خوندم به طور فعال استفاده نکنم پس خوندن کتاب چه ثمری داشته؟
وقتی شروع کردم به نتبرداری چی شد....
طبق توصیهای که بهم شده بود شروع کردم به یادداشت برداری از پاراگرافها و برداشتهایی که از کتاب داشتم. تا یه مدتی همه چیز خوب پیش میرفت. احساس گناه «مطالعهی اتلافشده» از بین رفته بود و من احساس میکردم که در حال ساخت دیتابیس شخصیام از اطلاعات هستم.
اما بعد اتفاق عجیبی رخ داد.
مطالعه و کتاب خوندن کمی سخت و طاقتفرسا شد.
تموم کردن یک کتاب مساوی با نتبرداری بود و به همین خاطر کمتر مطالعه میکردم. البته اخیرا دیگه نتبرداری نمیکنم. مدتی خیلی بهش پرداختم اما سود چندانی برایم نداشت.
با توقف نتبرداری، مطالعه دیگه کار خستهکننده و طاقتفرسایی نبود و دوباره تبدیل به فعالیتی رو به جلو شد.
با این حال کمی وسواسی شده بودم؛ انگار اگر نتبرداری نکنم همه چیز از یه گوش وارد میشه و از گوش دیگه در میره.
خیلی فکرم با این مسئله درگیر بود تا اخر به این نتیجه رسیدم که:
احتیاجی به حفظ کردن و به خاطر سپردن نیست. کتابهای خوب، خودشان شما را تغییر میدهند.
چه جوری از نگرانی در مورد به یاد آوردن خواندههایم خلاص شدم
خواندن و تجربه کردن جهان شما را پرورش میدهد. حتی اگر فراموش کنید چه چیزی را تجربه کردهاید یا چه چیزی را خواندهاید، باز هم تاثیر خود را بر جهان شما میگذارد. ذهن شما مثل یه برنامهی گردآوری شده است که منبعش را از دست دادهاید. ذهنتان کار میکند، اما شما نمیدانید چرا.
پل گراهام
- مراقب آنچه به شما انگیزه میبخشد باشید!
من فکر میکردم با مجبور کردن خودم به نتبرداری، بخش بیشتری از کتاب رو به خاطر میسپارم. در عوض، این کار مطالعه و کتاب خواندن را تبدیل به کاری سخت و طاقتفرسا کرد و در نهایت باعث شد میزان مطالعهام پایین بیاد. - توصیهی افراد باهوش را امتحان کنید، اما اگر برای شما نتیجه نداد آن را کورکورانه ادامه ندهید.
همیشه بیشتر از یک راه برای رسیدن به مقصد وجود داره.
به پایان آمد این ویرگول، حکایت همچنان باقیست...
تو ایام امتحانات همیشه از اینکه چرا درسهایی که خوندم تو خاطرم نمیمونه عصبانیام. تو جستجوهام دربارهی به خاطر سپردن چیزهایی که خوندم، به مطلب Stop Trying To Memorize — A Good Book Will Change You برخوردم و دیدم بد نیست ترجمهاش رو با شما هم به اشتراک بذارم.
شما هم خوندنیهاتون یادتون میره؟ راهحلی دارید براش؟
*در ضمن اگر این مطلب براتون مفید بود میتونید از طریق صفحهام در حامی باش، وبلاگمرو حمایت مالی کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
وقتهای مرده را زنده کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
آکراسیا؛ یا چرا انجام کاری که مهم است را به تعویق میاندازیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا واقعا «نگرش یعنی همه چیز»؟