به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
مطالعه در ایستگاه مترو لیورپول
لندن شهر سرزنده و پرجنب و جوشی است. قسمت مرکزی شهر که تقریبا 24 ساعت 7 روز هفته بیدار است. هزینههای زندگی هم بالاست. کسانی میتوانند در لندن زندگی کنند که نه تنها کسب و کار خوب داشته باشند، بلکه آن را به طور مستمر تقویت کنند. این لازمه رقابت در این شهر است. از طرف دیگر، لندن، شهر شلوغیست. زمان قابل توجهی برای تردد صرف میشود و گردهماییها یا نشستهایی هست که نمیشود در آن شرکت نکرد! همه اینها را گفتم تا نشان دهم ساکنان لندن وقتشان حسابی پر است و به طور ضمنی نتیجه بگیرم که توجیه کافی برای مطالعه نکردن هست.
عکس بالا، ایستگاه لیورپول در یکی از ساعات شلوغ روز است. کتابخوانی این خانم توجهم را جلب کرد. قطارها و مردم میروند و میآیند، سروصدا هست و احتمالا این خانم هم مثل همه لندننشینها برنامه پروپیمانی دارد. با این حال، آرام و با حوصله، در مرکز ایستگاه ایستاده و کتاب را ورق به ورق میخواند. تمرکزش فوقالعاده است.
در داخل قطار هم داستان به همین وضع است. افرادی را پیدا میکنی که محو کتابشان هستند. البته خواندن شامل همه جور رسانهای میشود: کتاب، روزنامه، مجله، اسناد، کتابخوان (e-book reader) یا جزوههای قدیمی.
به نظرم این که آدمها میگویند: «وقت مطالعه ندارم» یا «در این زندگی شلوغ نمیشود» شوخی است. اگر انگیزه کافی باشد، مهارتهای تمرکز و عادت خواندن هم کنارش بیاد، میخوانی؛ حتی در شلوغترین جای متروی لندن.
* پینوشت: لندنیها به مترو میگویند زیرزمین یا زیرزمینی (underground)
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستان عصیان، شجاعت، عدالت و نگاه مبهوت خداوند
مطلبی دیگر از این انتشارات
شناخت و هیجان: من برای چی کتاب میخونم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
جیجو : روایتی از جهان یک دزد با صدای احسان عبدیپور