همانم که ندانم چه خواهم ز جانم.
عشوه گر نارنجی پوش
حوصله ام سر رفته
دلم نمیخواد به کسی پیام بدم،حوصله ی با خودم حرف زدن هم ندارم.
شاید بخاطر این باشه که در اتاقو بستم و باد کولر نمیاد داخل.
شاید بخاطر اینه که اتاقم بهم ریخته.
شاید بخاطر اینه که بعد دو هفته فردا میخوام برم بیرون و استرس دارم.
شایدم چون آهنگی که دارم گوش میدم داره از چشمم میفته...نمیدونم.
نه،میدونم
بخاطر اینه که حالم از خودم بهم میخوره،یه هفته ست درس نخوندم.تازشم،یه هفته ست با بابام حرف نزدم.در واقع بنا به دلایلی دارم از دستش فرار میکنم تا سیم جین نشم.
+بلاگفا باز پنچر شده و نمیشه وارد سایت شد.خیلی جای عجیبیه.میشه انواع ادم بدبخت ، خوشبختِ بدبخت نما و بدبختِ خوشبخت نما وکثافت انسان نما رو اونجا پیدا کرد.
_شاید چیزی که میخوام بگم خاصیت آدمیزاد باشه ولی اگه بقیه زاده های ادم این شکلی نیستن،شاید بتونم بگم ادم عجیبیم(افسرده ام).
هر اطلاعاتی که وارد مغزم میشه محدوده ی دو تا شاخص رو دستکاری میکنن.۱_استرس.۲_شانس بقا.
اگه شانس بقا رو داره بالا میبره،خب شادی میاد،اگه نه،استرس به همراه غم تشریف میاره.
میدونی،یجورایی انگار همه ی استرس ها و نگرانی هام رو تو ضمیر ناخوداگاهم میکارم و مطمعن میشم کسی پیداشون نکنه. در حالی که تظاهر میکنم هیچ مشکلی نیست و خوش میگذرونم،از درون از هیچی لذت نمیبرم.
+دیدی بعضی اهنگا کاری میکنن کع یهو قلبت بایسته،لعنت بهشون.
_میترسم،میترسم معتاد شم،قاتل شم یا دزد شم.قاتل رو نیستم ولی از بقیه شون که حرف میزنم قند تو دلم آب میشه.
:)من خیلی ترسو و محطاطم،اما وقتی آب از سرم میگذره،میشم یه بازنده.شانس بیارم خوابگاهی نشم.
+میدونی چیه،میخوام هنر مند باشم،هنر رو دوست دارم،دقیقا نمیدونم تعریف هنر چیه،ولی...حسش میکنم،وقتی نوت های موسیقی رو میشنوم و میبینم که ادم ها چطور سوارش میشن و پرواز میکنند،حسش میکنم.عجیب دلم میخواد بیشتر درکش کنم.
+شما تا حالا هنر مند دیدید؟هنرمندا چه رنگی اند؟چه بویی دارند؟بنظرم همه ادما هنرمند نیستند.
هنر شادی میاره،هنرمندا باید نارنجی باشند،شایدم زرد،ممکنه یه کلاه قهوه ای رو سرشون بزارند و جوراب قرمز بپوشند.جوراب قرمز داری؟من که ندارم.
هنرمندا رقاصن،من رقصیدن رو خیلی دوست دارم...حداقل تماشاچی خوبی میشم نه؟
هنر،هنر،هنر،تنها مستی اوره طغیان گر و مسکوتی که میشناسم!
_کسی اینجا تایپ شخصیتی گرگ یا پروانه داره؟گرگ خاکستری و پروانه رنگی.
+هنر خلق کنید،هنر بنوشید،هنر بپوشید.با ادمای احمق هم چت نکنید.
_شاید هنر یعنی عشوه گریه فرزند ناخلف احساس و اندیشه برای من.
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز بر باد رفت
مطلبی دیگر از این انتشارات
من زنی معدنزادم
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیبایِ سیاهِ بغایت نفیس