دانشجوی معماری داخلی | تشنهی ادبیات، هنر و موسیقی 35.699738,51.338060
YOU
تو...
اگر میدانستی چه دقایقیست که گذشته و من جز " تو..." وصفی برایت نمیابم!
مینویسم تو، و بعد از آن همه چیز در خیالم محو میشود؛ فقط تو میمانی و منی که واژه کم دارم.
از تو نمیشود گفت.
نمیشود نوشت؛
که چقدر همه چیز برایت کم است.
تو را با هیچ روایتی نمیشود وصف کرد، مگر ابدیت...
مختصر میکنم شرحِ ناممکنِ تو را.
عزیزم!
تا ابد "تو..."
دوستدار شما
پ ن: در تلاشم دوباره کوتاه نویسی رو یاد بگیرم. البته اندکی هم از سرِ ناچاری! حرفی، سخنی، نقدی، نظری، پیشنهادی؟ ایام بگذرد بر طبق آرزوهای شما...
مطلبی دیگر از این انتشارات
شب هفتصد و سوم یا یه قصهی خفن
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیچکس از من نپرسید
مطلبی دیگر از این انتشارات
مست بودم