آیا می ارزد؟

"آیا می ارزد؟"

نرده های چوبی و بوی شالیزار
عطش برای شربت توت در بیشه زار
خواهان تابستانی ابدیم
گله گاو های ابله
و دسته اردک های گیج و منگ
آیا گربه ملوس امشب نیز مست میکند؟
و آیا سگ های اطراف خانه سیگاری بر لب دارند؟
خانه قدیمی با پرچین های کوتاه
دیوار های کاه گلی
با تمام نقش های آبی فیروزه ای که بر آن نهاده اند
همه همه مرا در رود خاطرات غرق می کنند.
آیا می‌شود نان کِشتا را با گوشت خوک بر دهان گذاشت؟

چرا همه چیز را مبتذل میکنم؟
نمیدانم
نمی‌خواهم بدانم
چرا از زیبایی مزرعه مان لذت نمی برم؟
نمیدانم
نمی‌خواهم بدانم

من می توانم
می‌توانم از صدای حواصیل ها لذت ببرم
میتوانم بوی گل های فراموشم نکن را فراموش نکنم
میتوانم پاهای برهنه ام را درون رودخانه غسل دهم

اما من می‌خواهم
میخواهم در چاله گل آلود جاده ها غوطه ور شوم
میخواهم در تاریکی شب با شغال ها هم صحبتی کنم
میخواهم به کلاغ ها تخم مرغ بدهم
میخواهم در میان بوته ها به تکاپو در بیایم
میخواهم در جاده های خاکی فریاد بکشم
بلکه بیاید
چه کسی بیاید؟
شاید معصومیت بر باد رفته ام
و همه اینها قلبم را سیاه کرد
حال می پرسید ارزشش را داشت؟
بله می ارزید!

#مانی_خیرخواه