شاهرخ خیرخواه زاده۱۳آبان۱۳۵۷ازشهررشت،فارغ تحصیل مهندسی شیمی،نویسنده رمان مقاله وآرایه های ادبی
پدر خوانده
"پدرخوانده"
خیابان های وحشی طویل میشوند و پی کی های سبز و کهربایی بر جانشان تازیانه میزنند.
یخچال مملو از تهیست و بر موکت های نرم لکه های کبودی نفش بسته است.
ساعت خوابیده است بخاری روی شمعک سوسو میکند
صدای قدم های اورا میشناسد
درست تر بگویم ، صدای قدم هرکسی که میشناسد را از هم تشخیص میدهد
شمرده و منظم و مستحکم ، چشمان آبی او سرمای فریزر برفک زده را در سر تداعی میکند.
میشود لبخندی به لب داشته باشد؟ گمان نمی کنم
همه چیز آماده است اما همچنان دردی بر معده و روده اش چنگ میزند!
میشود دوباره به مدرسه برگردد و دو شیفت در آنجا مبحوس شود؟
مدرسه غبار آلود
معلمان مفلوک
مدیران کج رفتار
مسئولان سر به هوا
دانش آموزان آتشپاره
ساکت و طنین انداز راه میرود
در افکار خود حرافی میکند
و در قلم و کاغذی که در دست دارد چه مخیلاتی که شکل نمی گیرند!
مو طلایی با آن لبخند احمقانه اش چشم نوازی میکند
هرچقدر بِدَود به مو طلایی نمیرسد
و هرچقدر مو طلایی تمنا کند ، او برایش باقی نمی ماند
زبانش به دروغ آغشته است و نقاشی هایش صداقت را در اذهانشان زمزمه میکند.
امسال چاق شده است ،چه فرقی دارد ؟ روزی دوباره باریک و کشیده میشود همانطور که بود.
مهم روح تماعش است که او را مجاب به لوندی میکند.
و میبیند روح آنها برشته و سپس میسوزد
تقصیر او نیست خودشان خواستند!
دلش خانه ای کاه گِلی در خارج شهر را میخواهد
جایی به دور از این محفل لمپن پرورو!
کرم های چاق
زاغ های چرکین پنجه
شبنم ها در حال دلربایی علف زارند
بر زیر درخت خشکیده متصور میشود
امروز چندم است؟
سگ ها شکلات میخورند؟
ماتیک سرخ به وزق ها چگونه جلوه میکند؟
ایکاش در همین حین به خواب مه آلودی فرو برود و سر از جهانی دیگر در آورد
جایی که صادقانه فریاد بزند و رذیلانه به تصویر بکشد هرچه میخواهد.
کشته شود هرکه بر پیکر روح چنگی میزند و به رقص آید هرکه می جَود پیکر جان را تا زمانیکه جانش ور بیاید
غروب نزدیک است
ماه عسلی ای در راه نیست
مو طلایی قامت کوتاهی دارد بعید میدانم پدر خوبی برایش باشد! کودک تر این حرف هاست و خود نیاز به مادری دارد
خرگوشها به کام شغال رفتند
بوته های تمشک از دست کودکان خونین شدند
لاستیک های پنچر برای تاب شدن به دار آویخته شدند!
گرگ و میش زمستانی وجود ندارد ، فقط ظلمات به چشم می آیند ...
#مانی_خیرخواه
مطلبی دیگر از این انتشارات
متنی که مانی خیرخواه درزادروز پدرش نوشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
می خانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
سه زن