شاهرخ خیرخواه زاده۱۳آبان۱۳۵۷ازشهررشت،فارغ تحصیل مهندسی شیمی،نویسنده رمان مقاله وآرایه های ادبی
ژامبون گربه
ورق های ژامبون
استخوان های ماهی
جوجه مرده در جعبه مقوایی
دمپایی های کهنه
بطری های خالی
کلاغ های گشنه
صندوق پست زنگار
کتری رسوب زده
بوی چاه فاضلاب مستراح
آیا گربه ای که ژامبونی به دهان میگیرد گوشت برادر مرده اش را میخورد؟
یا مردی که برای لذت، بدنش را میفروشد بر زنی که برای آب و نوایی تن فروشی میکند ارجعیت دارد؟
و چطور میداند کودکی که برای تسکین درد جسم مرهمی می آورند اما درد روح دوایی جز آغوش ندارد ؟
بوت های چرمی پدربزرگم سالهاست که پوشیده نشده اند و روسری مادربزرگ همچنان عطر موهایش را استعمار کرده است
شانه مادرم خالی از مو و سر شانه کت های پدرم عاری از شوره ایست
نمیدانم خواهرم این یکشنبه به مراسم میرسد
و خوب میدانم که عمه ام بر سر قبرم نخواهد آمد
دوستانم نجوا میکنند: گور او بمانند مدفن هرزهگان بی پرواست
در همین حین است که باد صبا، قاصدک هایی را از بر مزارم کوچ میدهد تا حامل بوسه های من بر سر کودکان یتیم خانه داستان های چارلز دیکنز باشد ...
#مانی_خیرخواه
مطلبی دیگر از این انتشارات
عروسک خیمه شب بازی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آرزو
مطلبی دیگر از این انتشارات
فندق تلخ