دروزی ها و بهایی ها

#دروزی_هاوبهایی ها

مذهب دروزی‌ها: رازهای پنهان در قلب کوه‌های شامدر اعماق کوه‌های صعب‌عبور لبنان، سوریه، و بلندی‌های جولان، قومی زندگی می‌کنند که قرن‌هاست در هاله‌ای از رمز و راز و اسرار پنهان غوطه‌ورند: دروزی‌ها. این گروه قومی-مذهبی، که خود را «موحدون» یا یکتاپرستان می‌نامند، با آیینی مرموز و باورهایی عجیب، گویی از جهانی دیگر سر برآورده‌اند. مذهب دروزی، با ریشه‌هایی در اسماعیلیه و ترکیبی از عرفان اسلامی، فلسفه نوافلاطونی، و رگه‌هایی از آیین‌های باستانی، چنان پیچیده و سری است که حتی بسیاری از خود دروزی‌ها نیز از اسرار عمیق آن بی‌خبرند. در این مقاله، به سفری تاریک و پر رمز و راز در دل آیین دروزی‌ها می‌رویم و چهره‌ای مرموز و حتی ترسناک از این فرقه ترسیم می‌کنیم.

خاستگاه: ظهور از سایه‌های فاطمیان دروزی‌ها در قرن یازدهم میلادی، در دوران خلافت فاطمیان مصر، از دل یک انشعاب مذهبی سر برآوردند. این فرقه با حمایت الحاکم بامرالله، خلیفه‌ای که برخی او را دیوانه و برخی خداگونه می‌دانستند، شکل گرفت. الحاکم، با رفتارهای عجیب و ادعاهای الوهیت، بستری فراهم کرد تا افرادی چون محمد بن اسماعیل درزی و حمزه بن علی زوزنی، آیینی را پایه‌گذاری کنند که گویی از مرزهای واقعیت و خیال عبور می‌کند. نام «دروزی» از درزی گرفته شده، اما خود دروزی‌ها او را بی‌دین می‌دانند و حمزه را بنیان‌گذار واقعی آیین خود می‌شمارند. این ابهام در خاستگاه، خود لایه‌ای از رمز و راز را به این فرقه افزوده است.

باورهای مرموز: از تناسخ تا الوهیت خلیفه مذهب دروزی مانند کتابی مهر و موم شده است که تنها برگزیدگان، یا همان «عقال»، اجازه خواندن آن را دارند. این گروه روحانی، که اسرار دین را در سینه نگه می‌دارند، از دیگران، یا «جهال»، جدا شده‌اند و گویی در جهانی موازی زندگی می‌کنند. دروزی‌ها به تناسخ اعتقاد دارند؛ باور دارند که روح هر دروزی پس از مرگ در جسم نوزاد دروزی دیگری حلول می‌کند، چرخه‌ای بی‌پایان که گویی ارواح را در قفسی ابدی گرفتار کرده است. این باور، با الهام از آیین‌های شرقی و هندوییسم، حسی از جاودانگی و در عین حال ترس از چرخه‌ای بی‌فرجام را القا می‌کند.

اما آنچه این آیین را ترسناک‌تر می‌کند، اعتقاد به الوهیت الحاکم بامرالله است. دروزی‌ها معتقدند که این خلیفه فاطمی تجلی الهی بوده و روزی بازخواهد گشت تا عدالت را برقرار کند. این باور، که گویی از داستان‌های اساطیری سرچشمه گرفته، با ایده‌های عرفانی پیچیده‌ای در هم تنیده شده که حتی برای بسیاری از پیروانش قابل فهم نیست. گفته می‌شود متون مقدس دروزی‌ها، مانند «رسائل الحکمه»، پر از رمز و رازهایی است که تنها عقال می‌توانند آن‌ها را رمزگشایی کنند، و این رازداری، دروزی‌ها را به فرقه‌ای مرموز و حتی هراس‌انگیز بدل کرده است.

آیین‌های مخفی: جادوی کوهستان مراسم مذهبی دروزی‌ها در مکان‌هایی به نام «خلوت» برگزار می‌شود، جایی که تنها عقال اجازه ورود دارند. این مکان‌ها، که گویی دروازه‌ای به جهانی ناشناخته‌اند، از چشم غیرخودی‌ها پنهان مانده‌اند. گفته می‌شود در این خلوت‌ها، آیین‌هایی باستانی و رازآلود اجرا می‌شود که ترکیبی از ذکر، فلسفه، و شاید حتی طلسم‌های عرفانی است. این رازداری، همراه با ممنوعیت ازدواج با غیر دروزی‌ها و عدم پذیرش اعضای جدید، حس انزوا و حتی ترس را در دیگران برمی‌انگیزد. گویی دروزی‌ها در دنیایی موازی زندگی می‌کنند، دنیایی که با دیوارهای نامرئی از دیگران جدا شده است.

برخی روایت‌های غیررسمی، که البته دروزی‌ها آن‌ها را رد می‌کنند، از آیین‌هایی سخن می‌گویند که گویی با جادو و نیروهای ماورایی گره خورده است. این شایعات، هرچند تأیید نشده، به دروزی‌ها چهره‌ای جادوگرمانند داده که در کوهستان‌های شام، با طلسم و راز، قدرت خود را حفظ کرده‌اند. حتی دشمنان تاریخی آن‌ها، از عثمانی‌ها گرفته تا استعمارگران فرانسوی، نتوانستند این جوامع منسجم را به طور کامل تحت کنترل درآورند، گویی نیرویی ناشناخته از آن‌ها محافظت می‌کند.

جایگاه سیاسی: وفاداری یا خیانت؟دروزی‌ها، با وجود جمعیت کم (بین ۱ تا ۲.۵ میلیون نفر)، نقشی بزرگ در تاریخ شامات ایفا کرده‌اند. آن‌ها در برابر عثمانی‌ها و فرانسوی‌ها مقاومت کردند و حتی در جنگ‌های صلیبی، با شجاعتی که گویی از باورهای عمیقشان سرچشمه می‌گرفت، جنگیدند. اما در دوران معاصر، برخی دروزی‌ها، به‌ویژه در بلندی‌های جولان تحت اشغال اسرائیل، به همکاری با اسرائیل متهم شده‌اند، امری که حس خیانت و مرموز بودن را در میان دیگر گروه‌های منطقه تقویت کرده است. این وفاداری دوگانه، گویی بخشی از استراتژی بقای آن‌هاست، اما در عین حال، آن‌ها را به موجوداتی غیرقابل پیش‌بینی و حتی ترسناک در چشم

چیزی که دروزی‌ها و بهایی را ترسناک تر مبکند مرموز بودن بیش از حدشان است!اینکه اهداف شان از این همه انشعاب برای چیست ؟؟،هر دو فرقه به دلیل باورهای خاص خود سعی دارندبرای خود تاریخچه ای از آزار و اذیت، هویت جمعی قوی بسازند، و گاهی از جوامع اطراف خود متمایز شده‌اند. دروزی‌ها به صورت قومی-مذهبی بسته عمل می‌کنند و بهائیت نیز به همین دلیل در برخی کشورها، انسجام اجتماعی خاصی در میان پیروانش ایجاد کرده است که حتی از پیروان عادی خود نیز اسرار را پنهان می‌کنند، و حس ترسی مرموز را القا می‌کند. باور به تناسخ، که گویی ارواح را در چرخه‌ای ابدی گرفتار کرده، و اعتقاد به الوهیت یک خلیفه تاریخی، این فرقه را به چیزی شبیه به افسانه‌های تاریک بدل کرده است. آیین‌های مخفی در خلوت‌های کوهستانی، همراه با انسجام اجتماعی و نظامی دروزی‌ها، این تصور را ایجاد می‌کند که آن‌ها گویی نگهبانان رازی باستانی‌اند که هرگز نباید فاش شود. این رازآلودگی، در کنار شایعات بی‌اساس درباره جادو و طلسم، چهره‌ای جادوگرمانند و هراس‌انگیز به دروزی‌ها بخشیده است.

نتیجه‌گیریدروزی‌ها، با آیینی که در مرز میان عرفان، فلسفه، و اسطوره قرار دارد، گروهی هستند که گویی از دل تاریخ به دنیای مدرن قدم گذاشته‌اند. رازداری شدید، باورهای عجیب، و انسجام شان در برابر فشارهای خارجی، آن‌ها را به موجوداتی مرموز و حتی ترسناک در نگاه دیگران بدل کرده است. گویی در کوه‌های شام، نیرویی نهان و جادویی وجود دارد که دروزی‌ها را از گزند زمان و دشمنان حفظ کرده، اما این راز چه می‌تواند باشد؟،

بیایید تا من برایتان بگویم ؛این راز هیچ چیزی جز شامورتی بازی و پدرسوختگی نمیتواند باشد!آنان فرقه ای جزی هستند برای اهداف کلی تر ،اگر از دیروز های و تا اکنون بهایی ها در ایران برای بلوک غرب و اسراییل جاسوسی میکردند ،دروزی ها هم همین کار را به شکلی درخاورمیانه انجام میدهند ،وگرنه خون سبیل کلفت های دروزی از کودکان ایران و فلسطین و لبنان عراق و افغانستان‌ رنگین تر است؟؟؟،

#شاهرخ_خيرخواه

دشمنانشان بدل کرده است.