شاهرخ خیرخواه زاده۱۳آبان۱۳۵۷ازشهررشت،فارغ تحصیل مهندسی شیمی،نویسنده رمان مقاله وآرایه های ادبی
رفت_نیامد_آمد
#رفت_نیامد_وآمد
اورفت!
دیگر بار آمد!
درالتهاب بارش باران_مرابوسید
ودر فزونی نعمت بهار_رهایم کرد!،
همه تابستان
در تب دیدارش قلبم عرق می کرد
افسوس که نیامد_که نیامد،
پاییز که شد
باهر برگی که برزمین می افتاد_ترانه ساختم
باهردرختی که عور میشد_لرزیدم
ازهجرت مرغابی ها_دلتنگترشدم
از نقره بی جان رودخانه ها به تکثرافتادم
ودرنهایت آرزوی عروج بودم که
اودرچله زمستان آمد!
سردش بود
آغوشم راطلب میکرد
به آغوش گرفتمش
سرمای قلبش_قلبم راسردتر کرد
برپیشانی اش بوسه ای زدم وگفتم
آمدی
رفتی
وآنچه برآستان وجودم گذشت راتجربه فرض میدارم_اما
بین رفتن وآمدنت حادثه ای روی داده است
حادثه ای که شاید_شوم ترین حادثه انسانی باشد!!
میدانی؛
روح دلم مُرده است وکالبد زمختش را رهاکرده است،
دیگرسردم نمیشود
دردم نمیگیرد!
گویا مُرده ام
#شاهرخ_خيرخواه
مطلبی دیگر از این انتشارات
آغوش
مطلبی دیگر از این انتشارات
فاحشه فرانسوی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دلنوشته