هرشب بی دریغ

هر شب
به وقت خلوت دردآورمن بامن
فاحشه ای درمن فریاد می کشد!

ودستاهای خون بسته به زنجیرش را
از روزنه تاری نشانم می دهد،

هر شب
درمحکمه احساسم
بی گناهی
سر ز تن می بازد،
ودر فلسفه مبهم ایمانم_
خدا
برسجده بیمارم می تازد،

هر شب
بعد ازمرگ جغدی پیر
بی دریغ
باران می بارد.....


#شاهرخ_خيرخواه