مقصد نهایی

عاقبت زباله‌های تهران به کجا ختم می‌شود؟

چهارشنبه، ۴ اردیبهشت؛ ساعت ۸:۳۰ صبح. ترک عادت کرده‌ام و صبح زود بهاری خودم را دوان دوان از خوابگاه به دانشگاه رسانده‌ام. انتظار دیدن یک اتوبوس یا حداقل مینی‌بوس را دارم ولی جلوی سردر دانشگاه یک هایلوکس با آرم سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران پارک شده. مسئول گروه دوست‌داران محیط زیست دانشگاه را که کنارش می‌بینیم، مطمئن می‌شوم همین ماشین قرار است ما را به آرادکوه ببرد؛ جایی که می‌گویند همه زباله‌های شهر تهران راهی آنجا می‌شوند و حرف و شایعه پشت سرش زیاد است، از بوی بد جاده فرودگاه امام تا ادعاهایی که مردم شهرهای اطرافش درباره تأثیر آن روی کیفیت آب آشامیدنی خود دارند.

سوار هایلوکس می‌شوم. غیر از من ۱۰ دانشجوی دیگر هم هستند که از روی دغدغه یا کنجکاوی آخر هفته اردیبهشتی‌شان را به بازدید از آرادکوه اختصاص داده‌اند. در مسیری که تا آرادکوه داریم، بین بچه‌ها بحث‌های مختلفی شکل می‌گیرد؛ دو نفر صحبت‌شان درباره اپلای به کانادا برای تحصیل و کار است و یک گروه سه نفره هم خاطرات مسافرت نوروزی‌شان را مرور می‌کنند. پس از حدود ۴۵ دقیقه به مجمتع پردازش و بازیافت زباله آرادکوه می‌رسیم؛ مجتمعی به مساحت ۱۴۰۰ هکتار که در ابتدای جاده قدیم تهران – قم واقع شده است.

هوشمندی در دهه ۴۰

وارد مجتمع می‌شویم. ورودی‌اش بیشتر شبیه یک پارک بزرگ است و چند ساختمان اداری هم در میان فضاهای سبزش دیده می‌شود. در کنار یکی از ساختمان‌ها ماشین توقف می‌کند تا مهندس مرادی‌کیا به ما ملحق شود. مهندس بعد از خوش‌آمدگویی سوار ماشین شده و راننده را به قسمت‌های مختلف مجتمع هدایت می‌کند. در راه مرادی‌کیا از تاریخچه آرادکوه می‌گوید؛ پیمانکاران خارجی در دهه ۴۰ کار مکان‌یابی مجمتع را آغاز کرده و علی‌رغم در دسترس نبودن ابزارهای امروزی محلی مناسب را برای جمع‌آوری زباله‌های شهر تهران انتخاب می‌کنند. نزدیک بودن به جاده قدیم تهران – قم، آب و هوای خشک، پایین بودن سطح آب‌های زیرزمینی، وضعیت توپوگرافی مناسب با توجه به پایین‌تر بودن این محل نسبت به مناطق اطراف و جهت مناسب بادهای منطقه از جمله ویژگی‌های مناسب آرادکوه بوده که آثار منفی محیط زیستی آن را کاهش می‌دهد. مرادی‌کیا همچنین شایعات پیرامون آرادکوه مثل نسبت دادن بوی بد جاده فرودگاه امام خمینی به این مجتمع را رد می‌کند و آن را به پسماندهای صنعتی کارخانه‌های آن منطقه مربوط می‌داند.

همه چیز تحت کنترل

قسمت اول مجموعه بخش توزین است. همه انواع زباله‌های شهر تهران و شهرهای اطراف از جمله پسماندهای شهری، بیمارستانی و حتی عمرانی به آرادکوه می‌آید. زباله‌های شهر پس از تجمیع در مخزن‌های ۱۱۰۰ لیتری شهری به وسیله کامیون‌های دو تا هفت تنی به ایستگاه‌های میانی منتقل و از آنجا با کامیون‌های ۲۰ تا ۳۰ تنی راهی آرادکوه می‌شود. این کامیون‌ها در ایستگاه‌های میانی وزن شده و پس از ورود به مجمتع نیز در همان ابتدا وارد قسمت توزین می‌شوند. اطلاعات مختلف هر کامیونی که به آرادکوه می‌آید، در سیستم ثبت می‌شود؛ وزن، پلاک، منطقه‌ای که از آن آمده و نوع پسماند. با توجه به این اطلاعات کامیون به بخش مناسب راهنمایی می‌شود. ثبت اطلاعات کامیون‌ها مزایای زیادی دارد؛ بانک داده‌هایی که از این راه به دست می‌آید، مشخص می‌کند در روزهای مختلف سال و از مناطق مختلف شهری تهران چه مقدار و چه نوع پسماندهایی جمع می‌شود. این اطلاعات می‌تواند روندهایی را مشخص کند که به برنامه‌ریزی بهتر و ایجاد آمادگی لازم در مجموعه کمک نماید. همچنین از آنجایی که پسماند خشک ارزشمند است و امکان دزدی از آن در مسیر وجود دارد، ثبت وزن کامیون‌ها در ایستگاه‌های میانی و مجتمع آرادکوه می‌تواند تخلف‌ها را آشکار کند. به گفته مرادی‌کیا برای جلوگیری از تخلف پیمانکاران روی کامیون‌ها سامانه GPS هم نصب شده تا حرکت و توقف آنها ردیابی شود.

امان از این نگاه اقتصادی

مهندس مرادی‌کیا کمی هم درباره برخی کج سلیقگی‌ها صحبت می‌کند. مخازن شهری زباله قبلا پلاستیکی بودند و در داشتند ولی به دلیل تداخل با سیستم مکانیزه کامیون‌های جمع‌آوری زباله در آنها حدف شد و حذف در مشکلاتی مثل بو، شیرابه و فعالیت جانداران موذی را افزایش داد. همچنین به دلیل مسائل سال ۸۸ و آتش زدن مخازن پلاستیکی، مخازن گالوانیزه جایگزین شدند که معایبی مثل عدم انعطاف‌پذیری و تغییر شکل دادن در اثر ضربه‌های حین جابه‌جایی، نگه داشتن گرما در درون خود و افزایش بو، شیرابه و فعالیت جانوران موذی و نیز عدم امکان پانچ کردن آنها برخلاف مخازن پلاستیکی را به دنبال داشت. همچنین پیمانکارانی که جمع‌آوری زباله‌ها از سطح شهر را بر عهده دارند، معمولا زباله‌های خشک را به شهرداری تحویل نمی‌دهند و جداگانه به فروش می‌رسانند. کارگرانی هم که با این پیمانکاران کار می‌کنند، از بسیاری از حقوق کارگری خود محروم هستند. مرادی‌کیا علت خیلی از مشکلات را نگاه اقتصادی به زباله می‌داند و اعتقاد دارد که باید به پسماند به عنوان یک بحران جدی که در آینده نزدیک گریبان‌گیر ما خواهد شد، نگاه کرد.

کوهی از زباله

روزانه حدود ۷۰۰۰ تن زباله به آرادکوه می‌آید. قبلا که ظرفیت پردازش مجموعه کم بود، محور اصلی کار آرادکوه دفن زباله به شمار می‌رفت ولی با افزایش ظرفیت پردازش در حال حاضر تفکیک انجام شده و بین ۴ تا ۶ درصد زباله‌ها برای بازیافت فرستاده می‌شود، حدود ۵۰ درصد تبدیل به کمپوست شده و نزدیک ۴۵ درصد هم دفن می‌شود. همانطور که به سمت واحد پردازش آرادکوه می‌رویم، تپه‌ای را می‌بینیم که چند ماشین سنگین بالای آن مشغول فرایند دفن هستند؛ تپه‌ای به ارتفاع ۶۰ متر که قاعده آن ۱۰۰ هکتار و مساحت بالای آن نیز ۶۰ هکتار است و حدود ۹۸ میلیون متر مکعب مخلوط زباله و خاک را در طول بیست سال در خود جای داده است. مهندس به این نکته هم اشاره می‌کند که دفن زباله نشست زمین را به دنبال دارد و ساخت و ساز روی زمین آن منطقه را با مشکل مواجه می‌کند. البته دفن زباله‌های بیمارستانی به دلیل مسائل بهداشتی در یک تپه جداگانه و با تزریق آهک انجام می‌شود.

تفکیک در مقصد

وارد بخش پردازش می‌شویم؛ دو سوله بزرگ با ۴ خط انتقال ۲۵۰ تنی که مشخص می‌کند هر زباله چه سرنوشتی دارد. تراکتورسازی تبریز و سازمان مدیریت پسماند این خطوط را ساخته‌اند. کامیون‌ها شبانه بار خود را در واحد پردازش خالی می‌کنند و با شروع روز بولدوزرها شروع به کار کرده و زباله‌ها را روی تسمه‌ نقاله‌ها می‌ریزند و فرایند تفکیک به صورت مکانیکی (آهنربا، الک و …) و به صورت دستی با حضور کارگرانی که اطراف هر خط حضور دارند، انجام می‌شود. زباله‌های خشک مثل کاغذ، مقوا، شیشه و فلزات برای بازیافت فرستاده می‌شود، پسماندهای تر برای کمپوست و تولید کود کشاورزی جدا شده و پسماندهایی مثل نایلون‌ها و پلاستیک‌هایی که آلودگی زیادی همراه دارند و فرایند جداسازی و شست‌وشو و بازیافت آنها سخت و بدون صرفه اقتصادی است، تحت عنوان ریجکت دفن یا سوزانده می‌شود. کیامرادی تأکید زیادی روی کاهش مصرف نایلون‌های پلاستیکی برای کاهش حجم زباله‌های ریجکتی داشت.

باکتری‌ها دست به کار می‌شوند

پسماند‌های تر جدا شده در واحد پردازش به دو سایت هوادهی و تولید کمپوست به مساحت‌های ۱۸ و ۲۲ هکتار انتقال داده می‌شود. در این دو سایت پسماندها به مدت چندماه روی هم انباشته شده و با استفاده از ماشین‌های مخصوص فرایند هوادهی و جابه‌جایی آنها صورت می‌گیرد. البته به دلیل کمبود این ماشین‌ها قسمتی از فرایند تولید کمپوست در عمل به صورت بی‌هوازی انجام شده که بوی بد سایت را به دنبال دارد. بعد از تولید کمپوست اولیه مواد شیمیایی مناسب به آنها افزوده شده و به عنوان کود کشاورزی برای فضای سبز پارک‌ها و حاشیه بزرگراه‌های شهر تهران استفاده می‌شود. آزمایشگاه آرادکوه نیز وظیفه نمونه‌برداری از پسماندهای تر انباشت شده را بر عهده دارد. با اندازه‌گیری دما و ترکیب شیمیایی در نقاط مختلف سایت و در مقطع‌های گوناگون از پسماندهای انباشت شده اطلاعات لازم برای تعیین زمان مناسب برای هوادهی و انتقال مشخص می‌شود.

و سرانجام زباله‌هایی که می‌سوزند

کوره زباله‌سوزی آرادکوه ظرفیت سوزاندن ۲۰۰ تن زباله را در روز دارد و توربین آن ۳۰۰ مگاوات برق تولید می‌کند که بخشی از آن نیاز مجموعه را تأمین کرده و باقی آن به شبکه برق منتقل می‌شود. گاز ناشی از سوختن پسماندهای ریجکت بعد از خنک شدن از دو مرحله فیلتر عبور می‌کند و بعد وارد محیط می‌شود. خاکستر حاصل از فیلتر دوم که ذرات فلزهای سنگین را در خود دارد، باید با رعایت مسائل بهداشتی همراه با زباله‌های بیمارستانی دفع شود.