با افتخار طلبه هستم، در حال کسب قطرهای از دریای بیکران معارف و تمدن اسلامی. نوشتن رو جذابترین راه برای انتقال تفکراتم میدونم. اگر نظری دارید خوشحال میشم برام بنویسید.
حوریهای به شکل انسان!
تا مدتی پیش جایگاه و مرتبهای در مکه داشت که زنان دیگر برای خود آن را رویا میدانستند. او هم اصل و نسب والایی داشت و هم اموال و کاروانهای تجاری و هرچیزی که زنان عرب آرزوی آن را داشتند. اما تصمیمی که گرفته بود باعث شد همهی آنها از بین بروند. از زمانی که با محمد امین(ص) ازدواج کرده و به دینی که او مدعی رسالتش بود، گرویده بود؛ هم اموالش را در راه ترویج اسلام خرج کرده و هم جایگاهش را در میان عرب از دست داده بود تا حدی که زنان بنی هاشم او را طرد کرده بودند تا در تنگنای تنهایی از تصمیم خود دست بردارد اما او ثابت قدم بود و به درد و دل کردن با محمد(ص) دل خوش کرده بود. افسوس که چند روزی این دلخوشی هم از او سلب شده بود و انگار، محمد(ص) هم او را ترک گفته بود. خدیجه(س) در اندوه و غم به سر میبرد تا ساعتی که عمار پیامی را از سوی رسول خدا برای او آورد. ایشان علت این دوری را امر خداوند بر چهل شبانه روز، روزه و تهجد و دوری از وی بیان داشته و او را مورد شفقت قرار داده بود تا بتواند این فراق را تحمل کند. خدیجه(س) که هنوز هم از این تنهایی و دوری غمگین بود ولی به دلیل ایمانی که درون قلبش به خداوند داشت، پس از فهمیدن علت این دوری آرامشی پیدا کرد تا این چهل روز را به سرانجام برساند و موهبتی بزرگ از خداوند دریافت کند.
چهل روز فراق با همهی غم و اندوه تمام شد و پیامبر اسلام به نزد خدیجه(س) بازگشتند. روزها گذشت، هنوز هم زنان بنی هاشم خدیجه را ترک کرده و او را در تنگنای تنهایی خود تنها گذاشتهاند اما حالا علاوه بر محمد(ص)، همدم دیگری هم دارد. طفلی در شکم اوست که با خدیجه(س) صحبت کرده و او را به صبر در مشکلات توصیه میکند. خدیجه(س) موضوع را از محمد(ص) پنهان میکرد اما سرانجام در روزی پیامبر گرامی اسلام متوجه صحبت کردن طفل با مادر شدند و بشارت دختری را به خدیجه(س) دادند که پاک و مطهر است و نسل ایشان از طریق او پایدار و برقرار خواهد بود و فرزندان او پس از انقطاع وحی، امام و خلیفهی خدا بر روی زمین خواهند بود؛ همچنین او کسی است که شیعیان و پیروانش را از آتش جهنم نجات خواهد داد.
وضع حمل خدیجه(س) نزدیک است و او به کمک نیاز دارد. کسی را نزد زنان بنی هاشم میفرستد تا از آنها در تولد فرزندش طلب یاری کند اما آنان هنوز از او کینه دارند و از یاری او سر باز میزنند. خدیجه(س) تنهاست و از پاسخ زنان بنی هاشم غمگین!
در این هنگام چهار زن بر او وارد میشوند. خدیجه(س) گمان میکند از زنان بنی هاشم اند اما آنها خود را فرستادگان خداوند برای یاری او معرفی میکنند. ساره، آسیه، مریم و کلثم خواهر موسی بن عمران، بانوانی هستند که برای تولد فرزند خدیجه(س) مامور به یاری شده اند.
سرانجام خدیجه(س) فرزندش را در حالی که پاکیزه و مطهر بود، به دنیا آورد. زنان ، طفل را در طشتی از آب کوثر شستشو داده و او را در دو حولهی سفید و خوشبو قرار دادند؛ سپس فاطمه(س) دختر پیامبر به اذن الهی زبان گشود و فرمود: شهادت مىدهم كه معبودى جز خداى يگانه وجود ندارد و شهادت مىدهم كه پدرم رسول خدا و برترين پيامبران است و همسرم على برترين اوصيا و فرزندانم برترين بازماندگان و سرور مردمان هستند و پس از اين گفتار به آن بانوان سلام كرد و هر يك را به نامشان خطاب كرد، پس آنان خندان و شادمان گشتند و تولّد او را به يك ديگر تبريك گفتند و اهل آسمان نيز ولادت او را به يكديگر تبريك مىگفتند.
با تولد فاطمه(س)، نوری خیره کننده از او ساطع گردید که تمام خانههای مکه از آن روشن گشتند و خدیجه(س) با دیدن نور به یاد سخنان رسول خدا افتاد که حضرت جبرئیل پس از چهل روز، میوهای بهشتی برای ایشان به ارمغان آورده بود که از تکه کردن آن، نوری ساطع شده و موجب حیرت محمد(ص) گشته بود. جبرئیل حیرت ایشان را به شادمانی پاسخ گفته و پیامبر را نوید فرزندی داده بود که از این میوهی بهشتی و نور آن در صلب ایشان ایجاد خواهد شد.
این چنین بود که هر زمان از علت محبت فراوان و مخصوص حضرت رسول نسبت به دختر گرامیشان سوال میشد، نبی مکرم باز هم به سرگذشت این نور بهشتی و ایجاد شدن فاطمه(س) از آن اشاره نموده و میفرمودند "فاطمه حوریهای به شکل انسان است".
برگرفته از بحارالانوار، ج۴۳، ص۱تا۶
مطلبی دیگر در همین موضوع
طراوت قرآن
مطلبی دیگر در همین موضوع
مفتخر به «مناجات شعبانیه» امامان...
بر اساس علایق شما
بیا در زمان سفر کنیم!🚙🗺️🕐