زندگی یه برنامهنویس! عاشق دیتاها ؛) علاقهمند به خیلی چیزا :)
گسترده: عمق یا وسعت؟
عنوان این کتاب تقریبا اصلیترین سوال زندگیم از زمان دبیرستان بوده. از وقتی یادم میاد به خیلی چیزا علاقه داشتم؛ شیفته درگیریهای فلسفی، عاشق ساختارهای برنامهنویسی، شنونده تمام عیار سبکهای مختلف موسیقی، و خیلی رشتهها و علایق مختلف دیگه بودم.
نصف زمان مفیدم پای کتابها، دیجیاتو و زومیت، یوتیوب و فیلمها میگذشت. نصف دیگهاش رو توی رویدادهای استارتاپی، تدکسی، فعالیتهای جانبی دانشآموزی و سپس دانشجویی میگذشت.
در کل، روند لذتبخشی بود برام، اما یک حس عمیقی آزارم میداد: من توی هیچ زمینهای عمیق نشدم!
خیلی از دوستام، یه مسیری رو انتخاب کرده بودن و زمان زیادی رو پاش گذاشته بودن. خب در نتیجه به موفقیتهایی رسیده بودن. و این حس عقب افتادن آزار دهندهتر میشد؛ نه از حسادت موفقیت اونا، از احساس تردید درباره کارهای خودم و مسیری که دارم طی میکنم.
فرهنگ زندگی کاری هم اینو میگه که: «متخصص شو!» و از شاخهای به شاخه دیگه پریدن رو، به شکل جدیای نهی میکنه. «همه کاره و هیچ کاره!»
اگر شما هم این دغدغهی ذهنیتون هست، دیوید اپستین، باورهای گذشته رو به شکل علمی زیر سوال برده. اومده موارد نقض و موارد کلی رو بررسی کرده، و به طور کلی استدلال میکنه که: ما در جامعه فقط نیاز به متخصصها نداریم. و علاوه بر این، متخصصها هم بهتره در ابتدای مراحل کاریشون، موقعیتها و رشتههای مختلفی رو امتحان کنن.
"اپستین میگوید خرد عامه بشر، در انتخاب بین وسعت و عمق، بیرحمانه و یکسویه رفتار میکند؛ استفاده از ضربالمثلهایی مثل «سرباز همه بازیها، و پادشاه هیچکدام (یا همه کاره و هیچ کاره در فارسی)» برای افراد جنرالیست، بیانگر این موضوع است. حتی در روانشناسی عامه نیز این تفکر پذیرفته و جا افتاده است."
توی این کتاب ابتدا میاد دو شخص موفق با دو مسیر متفاوت رو مقایسه میکنه. یکی که از دوران بچگی در یک رشته تخصصی تعلیم دیده و پیشرفت کرده بوده. و یکی از برعکس، کسی که رشتههای مختلفی رو امتحان و سپس رشته تخصصی خودش رو انتخاب کرده.
بعد به تفاوت ماهیت یادگیری دو نوع از مهارتهای میپردازه. دستهای از مهارتها با محیط یادگیری مهربان، و دستهای با محیط یادگیری نامهربان.
سپس بیان میکنه که چرا افراد تخصصی فقط در محیطهای یادگیری مهربان امکان موفقیت دارن، و اینطوری افراد غیر متخصص، متخصصهای محیطهای یادگیری نامهربان هستن!
در ادامه تحلیلی داره از دنیای آینده، که اکثریت کارها محیط یادگیری نامهربان دارن. پس افراد گسترده شانس موفقیت بالایی در شغلهای آینده دارن.
هرچند خودش هم تاکید میکنه، در هر صورت افراد متخصص در زمینههای مختلف، جزو نیازهای اساسی جامعه هستن. ولی هدف اصلیش در نوشتن این کتاب، مقابله با همون تفکر یکسویه ست که همه رو سوق میده به متخصص شدن.
هرچند خودش هم تاکید میکنه، در هر صورت افراد متخصص در زمینههای مختلف، جزو نیازهای اساسی جامعه هستن. ولی هدف اصلیش در نوشتن این کتاب، مقابله با همون تفکر یکسویه ست که همه رو سوق میده به متخصص شدن.
کتاب رو میتونید از طریق این لینک دریافت کنید، و با کد تخفیف virgool هنگام خرید، تخفیف ۳۰ درصدی بگیرید. بهونه نوشتن این پست، پویش جالب با من بخوان ویرگول بود. :)
میتونید TED Talk خود نویسنده کتاب رو هم از طریق این لینک ببینید. اگر وقت کمی دارید، دیدن این ویدیو ایده اصلی کتاب رو به طور کامل بهتون منتقل میکنه.
علی بندری عزیز هم که خلاصه این کتاب رو توی این قسمت از پادکست بیپلاس منتشر کرده که میتونید گوش بدید بهش. پادکست ها از این جهت خیلی خوبن که میشه موقع رانندگی، صبحونه، کارهای خونه، یا مثلاً ورزش بهشون گوش داد.
ترجمان هم نقد این کتاب رو داره، و میتونه دید کلی درباره کتاب بهتون بده. مقالههای ترجمان، ترجمهی روان و دقیق از مقالات برتر مجلات و سایتهای پر اعتباره.
هدفم ازاین نوشته، نقد یا خلاصه کتاب نبود.
در کل امیدوارم تونسته باشم ایدهاصلی کتاب رو برسونم، و شما در انتخاب این کتاب کمک کرده باشم.
این کتاب رو به خصوص به دبیرستانیها و سال اولیهای دانشگاه، شدیدا پیشنهاد میکنم.
هفته کتابخوانی هم مبارک :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
فصلهای دوست داشتنی من
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی داستان های کوتاه ایرانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
قایق سواری با کتاب خودشناسی آلن دوباتن! (قسمت دوم)