همه باید ادبیات بخوانیم!

مقدمه؛

در دنیای امروز در هر عرصه ای که فعالیت می کنیم نیازمند مطالعه در همان رابطه هستیم؛حتماً یک سیاستمدار ، سیاست ، یک فیلسوف ، فلسفه و هر کس به نسبت فعالیت خودش علم مربوط به کارش را مطالعه می کند...


این چه اهدافی را دنبال می کند؟

با این کار با یک تیر دو نشان زده ایم... اول اینکه هرجایی درباره کار و فعالیتمان حرفی بردی گفتن داریم؛ و دوم اینکه به علاقه خود پرداخته ایم و لذت برده‌ایم!


حالا چرا همه باید بخوانیم؟!

همه ما از یک بازاری ساده تا یک دولت مرد و سیاستمدار نیازمند ارتباط با جامعه و معاشرت با افراد گوناگون هستیم... اما چطور درست معاشرت داشته باشیم؛باید بدانیم که تنها معاشرت مهم نیست بلکه معاشرت درست لازم است!


جمع بندی؛

با هرکس چطور صحبت کنم؟ از چه کلماتی استفاده کنم؟لحنم چطور باشد؟ ادبی یا عامیانه؟

برای صحبت با هر فرد به سبکی که شخص مقابل حرف شما را بفهمد و درک کند نیازمند سخن گفتن با لحن و زبان خود شخص با او هستیم! پس اول نسبت به شغل شخصیت او با او شروع به گفت و گو کنید! و این توانایی را شما باید بر اساس کتاب هایی که خوانده اید و جامه ای که زندگی را در آن گذرانیده اید دیده و شنیده باشید؛ پس همین جا مطالعه به کار شما می آید! مثال: با فردی بازاری و تاجر برخورد کنید و در گذشته کتابی خوانده اید که کاراکتری بازاری در آن بوده و حرف حسابش همیشه بر اساس پول و حساب کتاب بوده؛پس زبان این فرد هم احتمالاً همان است! و بعد از شناخت زبان آن فرد لحنی که باید استفاده کنید را متوجه می شوید(عامیانه)؛ حرف حسابش را می فهمید(حساب و کتاب)؛ و در صحبت با او به نتیجه می رسید!

پس ادبیات رشته ای جامع است که هم جامعه شناسی، هم روانشناسی و هم صدها علم دیگر را در بر می گیرد!

در مقاله بعدی متوجه این می شویم که چقدر در صحبت هایمان اشتباه داریم و هر چقدر هم که شخصیت بزرگ و به ظاهر فرهیخته ای داشته باشیم اگر از این کلمات اشتباه استفاده کنیم و یک ادبیات دان مقابل ما باشد ، ابرویمان مثل آب جوی روان می شود!!!!

ادامه دارد...

سهیل محبوب صابری
سهیل محبوب صابری