دختری که به اعماق دریا افتاد

دختری که به اعماق دریا افتاد رو یکی دو سال پیش خریده بودم به پیشنهاد کتابدار اون مجموعه که گفتن خوب و پر طرفداره(!) یادمه صرفا چند صفحه خونده بودم اما کنار گذاشتمش چون با علایق من چندان سازگار نبود.

خلاصه تا اینکه چند روز پیش تصمیم گرفتم دل رو بزنم به دریا و کامل بخونمش تا هم با موضوعات دیگه ای خارج از سبک و علایق خودم آشنا بشم و هم ببینم این چه کتابیه که تا اسمش میرسه کلی تعریف و تمجید دوستان و همکلاسی ها کنارش میاد!

جلد کتاب:
جلد کتاب:
امتیاز من به این کتاب: ۲/۷۵ از ۵
ژانر: فانتزی-ماجراجویی- عاشقانه
《سال‌های سال است که طوفان‌هایی سهمگین روستای محل زندگی مینا را در می‌نوردند. سیل روستاها را ویران می‌کند و جنگ‌های خونین هر چه را از دست طبیعت در امان می‌ماند نابود می‌کند. اهالی باور دارند که خدای دریاها که روزگاری محافظ آن‌ها بوده، حالا به دلیلی آن‌ها را نفرین کرده و کمر به مرگ و نیستی آن‌ها بسته است. مردم در تلاش برای امان پیدا کردن از خشم او هر سال دوشیزه‌ای زیبا را به داخل دریا می‌اندازند تا عروس خدای دریا شود و به این امید زنده‌اند که بالأخره یکی از آن‌ها عروس مطلوب او باشد و به رنج و مصیبت‌شان پایان بدهد..》

×جلد کتاب

اینکه میگن "کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید" درسته!و راستش این جمله درباره‌ی این کتاب کاملاً صدق می‌کنه. تجربه‌ی شخصی‌ام نشون داده که هرچه طراحی جلد ساده‌تر و بی‌زرق‌وبرق‌تر باشه، احتمال اینکه محتوای اثر قوی‌تر و ماندگارتر باشه بیشتر هست و اینجا هم، گرافیک چشمگیر جلد، انتظاراتی ایجاد می‌کنه که در نهایت چندان برآورده نمی‌شه.


×جزئیات: کمک به توصیفِ دقیق یا تحمیل تخیل؟

در ابتدای داستان، جزئیاتی که نویسنده توصیف می‌کنه جذاب و دلنشین هست. اما هرچه پیش‌ می‌ریم، این توصیفات بیش‌ازحد طولانی و خسته‌کننده می‌شن. جزئیات واقعا خوب‌ و کمک کننده هستن، اما وقتی نویسنده تخیلش رو به زور به خورد خواننده بده و نگذاره خودش فضا رو تصور کنه، این هنر محسوب نمی‌شه، بلکه داستان‌گویی رو تبدیل به فیلمنامه‌ای پر از توضیحات اضافی می‌کنه.

این مسئله در فیلم و سریال بسیار جذاب و مفید هست، چون اونجا ما داستان رو از طریق تصویر دریافت می‌کنیم، اما در کتاب، این حجم از جزئیات می‌تونه که تأثیر معکوسی داشته باشه.

نویسنده ای که قاشق دست گرفته و تخیل خودش رو به زور به خورد خواننده میده😁
نویسنده ای که قاشق دست گرفته و تخیل خودش رو به زور به خورد خواننده میده😁


"فداکاری" حرکتی جذاب اما تکراری!

خیلی‌ها فکر می‌کنند شیم چیانگ، زیباترین دختر روستا و دلداده‌ی برادر بزرگتر مینا، جون، همان عروس افسانه‌ایِ حقیقی است اما شبی که قرار است او را قربانی کنند، جون، مخفیانه او را از مهلکه دور می‌کند و مینا هم برای اینکه برادرش گرفتار مجازات مرگِ دخالت در مراسم آیینی روستا نشود خودش را به‌جای چیانگ به داخل دریا می‌اندازد.

این ایده، یعنی دختری که برای نجات دیگران خودش را فدا می‌کنه، شاید در نگاه اول احساسی و تأثیرگذار باشه، اما واقعیت این هست که این سناریو را بارها و بارها در داستان‌های مشابه دیده‌ایم. کتاب‌های شناخته شده ای در این ژانر مثل مجموعه جادوهای همیشگی یا دختری که ماه را نوشید هم از همین مفهوم استفاده کردن. شاید اگر در ده سالگیم این کتاب رو می‌خوندم، مجذوب این نوع روایت می‌شدم، اما حالا دیگه این سبک داستانی آن تازگی و جذابیت گذشته رو برای من نداره و به نظر می‌رسه که خیلی از نویسندگان هنوز به این ایده وابسته‌ هستن، درحالی‌که جای خلاقیت‌های تازه در چنین ژانری واقعاً خالی هست.

×شخصیت پردازی

نقطه قوت کار، شخصیت پردازی قوی نویسنده هست. با اینکه در طول داستان خواننده با شخصیت‌ های متعددی رو به رو میشه اما به دلیل اینکه حتی کوچکترین نقش ها هم از دیگری تفاوت دارن و به عبارتی منحصر به فرد هستن، این موضوع نه تنها آسیب زا نبوده بلکه نقطه قوتی هست که در هر نویسنده ای دیده نمی‌شه.

"بازگو کردن یک افسانه به شیوه ای متفاوت"

افسانه‌ی شیم چیانگ در فرهنگ کره‌ی جنوبی وجود داره، و اینکه نویسنده سعی کرده این افسانه را با دیدی جدید روایت کنه، نکته‌ی مثبتی هست. اینکه یک داستان شناخته‌شده را برداری و از زاویه‌ای متفاوت به اون نگاه کنی، می‌تونه کنجکاوی مخاطب رو قلقلک بده. هرچند، جا داشت که این بازآفرینی خلاقانه‌تر باشه تا داستان از کلیشه‌های رایج فاصله بگیره


×نتیجه‌گیری: ارزش یک‌بار خواندن را دارد، اما...

در نهایت، دختری که به اعماق دریا افتاد کتابی متوسط هست که ارزش یک‌بار خواندن را می‌تونه داشته باشه، اما حتی در ژانر خودش هم اثر درخشانی محسوب نمی‌شه. شاید اگر این داستان به‌عنوان یک فیلم ساخته می‌شد، جذابیت بیشتری پیدا می‌کرد


× ممنون از پیشگوی معبد دلفی عزیز با نقد جذابش من رو مشتاق کرد این کتاب را امتحان کنم.


اما شما نظرتون چیه؟ به این دسته از کتاب ها علاقه دارین؟ فکر می کنین همچین کتاب هایی که انتشارات مدتی هست بهشون روی آوردن چه تاثیری روی نوجوان ها و جامعه در نهایت قراره بگذارن؟