معرفی کتاب زندگی نامرئی ادی لارو

حدود دوماه پیش وقتی در پینترست می‌گشتم، چشمم به ویدئویی کوتاه درباره‌‌ی این کتاب افتاد. دختری که سیصد سال زندگی می‌کند و هیچ کس او را به خاطر نمی‌آورد!

معمولا جذب کتاب‌های فانتزی نمی‌شوم اما یک دفعه دلم خواست این کتاب را بخوانم. می‌خواستم ببینم کتابی کاملا فانتزی، با چاشنی جادو چه حال و هوایی دارد. پس، بعد از کمی بالا و پایین کردن، با وجود قیمت بالای کتاب به نسبت کتاب‌های دیگر، خریدمش.

چند روزی هست که این کتاب قطور را می‌خوانم و بالاخره تمامش کردم. من فانتزی‌خوان قهاری نیستم اما به نظر می‌رسد این کتاب در نوع خودش، سیری منطقی و پرکشش دارد.

کتاب زندگی ادی لارو از نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، وی.ای. شواب (ترجمه پگاه خدادی، انتشارات بهنام) است. داستان درباره‌ی ادلین، دختری کوچک در روستای ویون در فرانسه است. داستان از کودکی او شروع می‌شود و کم‌کم به نوجوانی و جوانی می‌رسد. در تمام این سال‌ها آنچه ادلین واقعا می‌خواهد آزادی است و آزادی. او می‌خواهد از زندگی دختری روستایی در قرن هجده میلای در فرانسه خیلی بیشتر پیش رود. او چیزهای خیلی بزرگ‌تر و بلند پروازانه‌تری از زندگی می‌خواهد.

و همین خواسته‌هایی که ادلین از زندگی دارد، باعث می‌شود در شب ازدواجی که به آن راضی نیست به سمت جنگل فرار کند. و در جنگل به درگاه خدایان نیایش کند. او عاجزانه درخواست می‌کند و خدای تاریکی پاسخش را می‌دهد. به راستی سرنوشت کسی که با خدای تاریکی قرارداد می‌بندد چه خواهد شد؟

آیا ادلین آزادی را در زندگی پیدا خواهد کرد؟ آیا بالاخره به چیزهایی که می‌خواهد می‌رسد؟

سال‌ها از قرارداد ادلین با تاریکی می‌گذرد و او حالا به عواقب این قرارداد عادت کرده. به اینکه انسان‌ها فراموشش کنند. ولی یک روز هنری، پسری که در کتاب فروشی کار می‌کند. به او می‌گوید: من تو را یادم هست!

شنیدن این جمله پس از سیصد سال برای ادلین چیزی فرای شگفتی‌ست.

و درنهایت سرنوشت ادلین، هنری و تاریکی‌ای که بر آن‌ها سایه افکنده چه خواهد بود؟

ملیکا اجابتی