اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را، به عالمی نفروشیم مویی از سرِ دوست
تَهاجُمِ فَرهَنْگی | پسران دخترنما
مقدمه:
در این یادداشت، قطعا نوشته هایی خواهید خواند که به مذاق بعضی افراد خوش نمیآید. چنانچه هنوز از وضعیت خود با این پست آگاه نیستید، میتوانید بمانید تا مسئله پیشِ رو را از ریشه حل کنیم.
اول باید از خود پرسید نهاد یا راه و رسم هنر چیست؟
جورج دیکی (فیلسوف):
هنرمند: فردی است که در آفرینش اثر هنری، آگاهانه مشارکت کند.
مخاطبان: گروهی از افراد هستند که اعضای آن هر کدام به درجاتی، آماده فهم موضوعیاند که به آنها ارائه شده است.
عالم هنر: کلیت همه نظامهای عالم هنر است.
نظام عالم هنر: چارچوبی است برای ارائه یک اثر هنری توسط یک هنرمند به مخاطبان عالم هنر.
امروزه بخش اعظمی از آثار هنری در حوزه موسیقی در قالب اینترتِینمنت (entertainment) یا همان سرگرمی خلاصه میشود؛ ولیکن تأثیرشان فقط در همان بخش سرگرمی نیست! افراد به ظاهر هنرمند با ترویج حرکات و افکار نادرست از بینش درست و دانایی مردم جلوگیری میکنند.
انتخاب موسیقی
اردشیر کامکار نوازنده کمانچه و داور جشنواره موسیقی جوان:
متاسفانه این موضوع به دست مافیای موسیقی است و آنها هستند که ذائقه موسیقایی مردم را تعیین می کنند که چه گوش بدهند.
موضوع جایی توجه بیشتری جلب میکند که در مییابیم طی دو سال اخیر میزان قابل توجهی از نوجوانان کشورمان، تنها بر مبنای آنچه به صورت دیداری و شنیداری (مخصوصاً ریتم) از سبک موسیقی کیپاپ میبینند، به آن علاقهمند میشوند و مفهوم و معنای موسیقی که میشنوند برای آنها اهمیت چندانی ندارد.
پاپ کرهای
خب الان میخوام کمی راحتتر با شمایی که تا اینجا اومدی و چند خط اول رو خوندی، حرف بزنم. سبک موسیقی کیپاپ (K_pop) یا همون پاپ کرهای، سبک موسیقی هست که عملاً به واسطه گروه بیتیاس به جهان معرفی شده.
با گروه بیتیاس که تقریبا همتون آشنا هستید درسته؟
شنوندگان
بخش بعد مربوط به شنوندگان این گروه هست. حالا چرا این گروه رو مثال میزنم؟ به دلیل اینکه گروه بیتیاس شناسنامه پاپ کرهای هست.
معمولاً افرادی جذب این سبک موسیقی میشن که عملاً به بلوغ عقلی نرسیدند به یا به عبارتی هنوز دهنشون بوی شیر میده! من قصد توهین به این افراد رو ندارم. فقط سعی میکنم واضح صحبت کنم!
البته در میان این شنوندگان آدم های خوبی هم وجود دارن و این لحظه به اون جمله معروف میرسیم که میگه: پنج انگشت با هم برادرند، اما با هم برابر نیستند. امّا متاسفانه این افراد هم کمکم صفات خوب خودشون رو از دست میدن.
مشخصه این اتفاق بیشتر مربوط به دوره نوجوانی اونا هست و این رو از جایی دریافت میکنیم که تقریبا 95 درصد طرفداران گروه بیتیاس رو دختران زیر 20 سال تشکیل میدن.
حالا چرا دختران؟ چرا پسران نیستند؟ خب یکی از دلایل اصلی اینه که روحیات پسران و دختران در دوران بلوغ متفاوته!
این عده از افراد نامی هم بر روی خودشون گذاشتند که احتمالا از اون باخبرید.
آرمی (army) کلمه ای به معنای ارتش که در جامعه امروزی به طرفداران گروه یا فردی که دارای اسم و رسم باشه گفته میشود. همچنین طرفداران گروه بیتیاس نیز نام خودشون رو آرمی گذاشتهاند.
حالا مشکل دقیقا کجاست؟
به احتمال زیاد عده زیادی از مخالفان این گروه هم از دلایل مخالفت خود با این گروه مطلع نیستند! همین الان بهتره این موضوع هم روشن بشه.
- سلیقه شما در انتخاب موسیقی
درمورد این موضوع حرف زدیم و تنها نکتهای که باید یادآوری کنم اینه:
اگه هوشیار نباشیم و به موسیقی که گوش میدیم اهمیت ندیم، روزی میرسه که موسیقیِ دارای معنا و مفهومِ زیبا، بین ما ارزشی نداره و جای خودش رو به موسیقیهایی داده که عملاً به خاطر خواننده یا ریتم به اون گوش میدیم!
- پرستش سلبریتی
سندرم پرستش سلبریتی که در آن فرد بهطور کامل درگیر و علاقهمند به جزئیات زندگی شخصی و کاری یک شخص مشهور است.
خب این مورد رو به طور تقریبی همه ما مشاهده کردیم. اگر سری به تلگرام بزنید و وارد کانال های تلگرامی آرمیها بشید، متوجه میشید که چقدر اوضاع وخیم هست! به عنوان مثال اکثر آرمیها حاضرن هرکاری بکنن تا بتونن اعضای گروه بیتیاس رو ببیند یا حتی بتونن برن کنسرت این افراد!
وقتی صحبت از هرکاری میشه یعنی حاضرن خودشون و خانوادشون و هرچیزی که دارن رو بفروشن. موضوع زمانی تأملبرانگیزتر میشه که متوجه میشیم بعضی از آرمیها با تصور رابطه جنسی درکنار یکی از اعضای گروه بیتیاس دست به «عمل خودارضایی» زدند و آرزوی جان دادن زیر این افراد رو دارن و اینکار رو وظیفه خودشون میدونن!
همه حرفهایی که دربالا زده شد توسط خودم در کانال های تلگرامی متعدد دیده شده و بنظرم بیش از این نیاز نیست به این مورد بپردازم.
- ترویج همجنسگرایی
همجنسگرایی به عنوان یکی از گرایشهای جنسی، به معنی مجموعهای از تمایلهای جنسی، عاطفی، یا عاشقانه به افراد همجنس است که نسبتاً پایدار و مداوم باشند.
تقریبا به همگان ثابت شده که اعضای گروه بیتیاس همجنسگرا هستن. هر سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام با همجنسگرایی مخالفت کردن.
در ایران، قبل از اسلام:
چندی پیش یکی از دوستانم که اتفاقاً در ویرگول هم فعالیت داره، برای من لینکی گذاشت که شما هم میتونید با کلیک بر روی اینجا مشاهده کنید.
اگر کمی دقت کنید میتونید متوجه بشید که این تست توسط یک آرمی ساخته شده. به شخصه از این مطالبی که اونجا قرار داده بود خوشم اومد و ایشون رو تحسین میکنم! ولی آیا خبر داره اگه گروه مورد علاقهاش در زمان هخامنشیان میزیست چه سرنوشتی داشت؟!
در دوران هخامنشیان و ساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بوده. پس این موضوع فقط مربوط به اسلام نیست!
نسبت به آمیزش جنسی بین زن و مرد، بیماریهای ایدز، سوزاک، سفلیس و زگیل مقعدی در آمیزش کنندگان مرد با مرد فراوانی بیشتری دارند. یعنی احتمال دچار شدن به بیماری در همجنسگرایی بیشتر از دگرجنسگرایی هست!
- وطنفروشی
به شخصه با تعداد زیادی از آرمیها مواجه شدم که برای گروه بیتیاس، به تاریخ ایران، مردم ایران و اعتقاداتشون ناسزا گفته و توهین های شدیدی به زبان پارسی و نژاد آریایی کرده! وطنفروشی خط قرمز عده بسیاری از ایرانیها از جمله خودم هست و شخصی که وطن فروش باشه هرگز جایی در قلب مردم این سرزمین نداره.
این موضوع نیازی به توضیح بیشتر نداره به دلیل اینکه هرچی بیشتر توضیح بدم بیشتر خشمگین خواهید شد!
- کالای نمایشی
به احتمال زیاد تا به حال ظاهر این خوانندگان برای شما هم جای تعجب داشته. تشخیص هویت جنسی این افراد کاملاً غیرممکن بوده و هست! این افراد برای رسیدن به این موقعیت باید از مسیر سختی عبور کنند که شامل جراحی های پلاستیک متعدد هم میشه.
این سیاست شرکتهایی هست که باهاشون همکاری میکنند؛ درواقع همونطور که در ابتدا شاره کردم صنعت موسیقی فعلی بر روی ریتم و ظاهر خوانندگان میچرخه! شرکتها با تبدیل افراد به مدل نمایشی توجه بیشتری رو به خوانندگان خودشون جذب میکنند و به این ترتیب نصف راه ساخت یه ستاره موسیقی رو طی کردند.
و به این ترتیب نمیتونم تشخیص بدیم که این افراد، دختران پسرنما هستند یا پسران دخترنما!
نتیجهگیری
ببینید باید روراست باشم؛ درسته گوش کردن به ریتم شاد باعث شاد شدن در لحظه میشه اما دنبال کردن این گروه به صورت جدی، نه تنها موجب تغییر خصوصیات اخلاقی شما میشه بلکه درنهایت دچار سلبریتی پرستی میشید و حرکات اونها رو کاملاً صحیح تلقی میکنید یا به عبارتی هرکاری که اونها انجام میدن از نظر شما درست هست و درنهایت متاسفانه درگیر مواردی که بالاتر گفتم میشید!
راه حل چیه؟
ببینید من واقعاً خودم رو در جایگاهی نمیبینم که بخوام راه حل پیشنهاد کنم! امّا فکر میکنم:
- اگر فقط به ریتم اهمیت ندیم و به موسیقیهایی که مفهوم و معنای خوبی دارن هم توجّه کنیم،
- اگر فقط به ظاهر خواننده توجه نکنیم و معنای عمقی نوشته اون هنرمند نگاه کنیم،
- اگر اون هنرمند تموم مسئله و دغدغه زندگی ما نشه،
بنظرم میشه بدون افتادن در دام سیاست های شرکتهای مختلف، به موسیقیهایی در قالب اینترتِینمنت گوش سپرد تا لحظاتی شاد بشیم!
به قول معروف:
اندازه نگهدار که اندازه نکوست!
سپاس فراوان از شما به دلیل اینکه تا به این لحظه با من همراه بودید.
یادداشت های پیشین:
مطلبی دیگر از این انتشارات
رادیو BBC در ۴ آبان ۱۳۲۵:سیاست انگلیس در ایران از بس ساده است کسی به آن پی نمی برد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نصیحه البُلوک فی السیر و السلوک!
مطلبی دیگر از این انتشارات
فضای مجازی در چنبره ی عروسک های روسی!