چگونه رقص کند ماهیِ زلال پرست؟

everything's going to be br-OK-en.
everything's going to be br-OK-en.


آیا چیزی در مخیّله آدمی می‌گنجد که قلم بتواند آن را بنگارد،
اما جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟
چه حرف تازه ای برای گفتن مانده است
یا چه چیز تازه ای برای نوشتن
که بتواند عشق مرا،
یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند؟
__شکسپیر

چه مکرر است عدم تفاهم‌شان؛
تکه سنگ تپیده در تگنای قفس سینه
و کلوخِ لجوجِ جا خشک کرده در جمجمه را می‌گویم.

چه پرحرارت است نفرت‌هایشان؛
شهزاده زیبا
شاید او خواهان غم باشد
شاید در آن گلزار زهرآگین
چشمی،
در پی خطوط کج و معوج لبخندِ درد باشد
چون تو جهان را نشکافته ام هنوز
جهان را نجسته ام هنوز
به تو آرم پناه
در سراچه اندوه جهان کوچکت
آغوشت را با غلظت شدید نفرت می‌گشایی
ای الهه‌ی خون آشامِ من
امیدهایم را بر سنگ سینه میکوبی،
یا کلوخ جمجمه؟
بس است.
بس است.
بس است این همه قربانی.
از تو کجا گریزم؟
از خود کجا گریزم؟

چه مشتاق‌اند به کشتن یکدیگر،
یکی آوازش را می‌رقصد
دیگری چشمانش را می‌تابد
لغزیده بر شبنم‌های یخ زده، اسیری.
اسیری.
اسیری.
لابه‌لای انگشتانِ نحیفِ خون‌آلودِ قفسِ من.

حتی می‌دانم با یک شلیک گلوله از شرش خلاص خواهم شد. چیزی که نمی‌دانم این است که به او شلیک کنم یا به خودم.
__فرناندو سورنتینو
جملات بولد شده:
کارل سیگن، سخنرانی در دانشگاه کرنل 13 اکتبر 1994

..

https://soundcloud.com/amir-nikkar/kharchang-mordabi?ref=clipboard&p=a&c=0&si=80c6da58a98e4972981781549ef05f99&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing