خدا ساکت است!!!

خواب مانده است انگار خدا!

از همان صبح آفرینش...از همان قسمهای مستانه بر فجر!

از همان شنبه ی منفور ...درست یک هفته پس ازتلاش شبانه روزی!

از همان بوسه ی ممنوعه ی حوا...همان روز سر به هوا شدن آدم!

به خواب زد انگار خودش را خدایم...

از بعد شکافتن نیل ...از قبل هولوکاست!

بعد از نافرمانی ابلیس و قبل از خشم عزرائیل!

نمیدانم...

شاید مثل یک مادر نگون بخت سر زا رفت خدایم!قبل از اینکه جهان را دست دیگری بسپارد!!!!


آسیه محمودی