دنیای وارونه!!

خب
خب

بعد از تو همه چیز وارونه شد!

زمین بارید و آسمان به بار نشست!

سبزه ها جاری شدند و رودها جوانه زدند!

خورشید گشت به دور زمین و ماه چرخید به دور زهره!


بعد از تو هیچ چیز مثل سابق نشد!


یخ در بهشتهای سر خیابان طعم کافور میداد و قهوه های کافه ی میدان انقلاب بوی آشوب میداد!


سه شنبه های دو نفره مان رنگ غروب جمعه های بعد از خاکسپاری را داشت و درختها به‌خون نشسته بودند!


حالا تو بگو...


بگو بعد از من ساعتها کش می آمدند و ثانیه ها منتشر میشدند!


بگو دیوارهای خانه ات زانوی غم بغل کرده بودند و آسمان روی سرت آوار شده بود!!!


بگو بعد من هیچ تاکی هوس مستی به سرش نزد و هیچ دری به روی آسمان باز نشد!!


بعد از تو هیچ چیز مثل سابق نشد!

اما من همانم

کمی خسته تر ...کمی پیرتر!


آسیه محمودی