ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
رازهای مدیریت محصول از زبان مدیر ایرانی سابق گوگل
روزنامه هفت صبح | مدیرمحصول سابق گوگل با بیان اینکه اگر عاشق محصول شوید راههای ارتباط موثر با کاربر آن را به سختی پیدا خواهید کرد، مهمترین موضوع اثرگذار در تولید محصول را فرهنگ تیم و فرهنگ جامعه عنوان کرد. همچنین به باور او این روند منجر به شناخت نقاط ضعف و قوت تیم تولیدکننده محصول و علاوه بر آن شناخت نیاز کاربران که نقطه طلایی تولید محصول اثربخش است خواهد شد. محورهای اصلی سخنان سارا زارع را در ادامه میخوانید.
محصول بد اشکالاتی دارد که کاربر میگوید کسی که این محصول را ساخته یک بار چک نکرده من بهعنوان کاربر با چه مسائلی روبهرو خواهم شد. این در حالی است که محصول خوب محصولی است که استفاده از آن برای کاربر لذتبخش است. اساسا باید این پرسش را طرح کرد که محصول تولید شده زندگی کاربران خود را تغییر میدهد یا خیر.
از طرفی دیگر در مرحله بعدی حالا سوال این است که اساسا محصول چیست؟ سوال بعدی این است که اساسا چه چیزی محصول نیست؟ و در نهایت، بعد از همه این سوالها سوال درست این است که محصول عالی چیست؟ همه ما شنیدهایم که میگویند عاشق محصول خود نشوید، به نیازهای کاربر خود توجه کنید. از همین رو اولین پاسخی که میتوان داد این است که توجه محصول روی نیازهای کاربران باشد. بنابراین، زمانی میتوانیم محصول عالی بسازیم که همه توجه را بر روی نیازهای کابران بگذاریم.
برای تولید محصول مناسب باید یاد بگیریم مشکلات را بهطور عمیق و عمیقتر شناسایی کنیم. هر محصول موفقی را در نظر بگیرید متوجه این موضوع خواهید شد که تولیدکنندگان محصول سولولشن را بر اساس نیاز تنظیم کردهاند. دلیل اینکه من کار در ایران را قضاوت نمیکنم توجه به همه مشکلات موجود است. اینکه تحریمها ارتباط ایران را قطع کرده و این وجود، اکوسیستم ایران با همه کم و کاستیها و مشکلات تلاش کردند که محصول مناسب را تولید کنند.وجود مشکلات اما به این معنی نیست که تیمها نتوانند محصول عالی تولید کنند.
او به تجربه خود بهعنوان مدیرمحصول در گوگل اشاره کرد و گفت: در حقیقت با همه نابرابری باید ۴۰ مهندس را مدیریت میکردم. این نکته درباره تولید محصول در گوگل وجود دارد که نهایتا مدیران ارشد و تصمیمگیران بالادستی در روند توسعه و تولید محصول تیم شما دخالت نمیکنند. در حقیقت هر تیمی باید خودش به نتیجه برسد و هر تیم باید زمان قابل توجهی صرف کند و با آزمون و خطا محصول بسازد.
نتیجه چنین رویکردی به گفته زارع این شد که جیمیل و گوگلمیت و گوگلسرچ محصولاتی فوقالعاده بودند و در مقابل برخی محصولات مثل جیپلاس شکستی بزرگ برای گوگل شکل دادند.
برخی تیمها واقعا اطلاعات کافی را درباره کاربر جمعآوری کردهاند و اینکه چقدر حاضرند برای پروژه شما زمان صرف کنند. آیا واقعا کاربر حاضر است از محصول شما استفاده کند؟ به گفته او مهمتر از همه این موضوعات و موضوعی که گوگل هم روی آن پژوهشهای زیادی کرد، این بود که درست کردن یک محصول عالی بستگی به فرهنگ جامعهای که محصول در آن ارائه خواهد شد و تیم تولیدکننده محصول دارد.
او در ادامه توضیحات خود گفت: « همه این مسائل بستگی به فرهنگ تیم دارد و اینکه اعضای حاضر در آن چطور بهعنوان یک تیم بهدرستی کار کنند. همه این موارد را میتوان روی فرهنگ تیم تشخیص داد. از همین رو مهمترین نکته این است که روی فرهنگ تیم کار کنیم. به هر حال باید همه بخشهای پازل را بهدرستی شناسایی کنیم و همه افرادی که در تولید یک محصول کمک کنند که محصول عالی بسازند را مورد توجه قرار دهیم.»
در تجربهای که داشتهام یک فلسفه رهبری درست کرده و آن را آزمایش کردم. به باور من وظیفه افرادی که تیمها را رهبری میکنند این است که حداقل مدیریت تیم خود را مطلع نگه دارند. باید این سوال مورد توجه قرار گیرد که اهداف نهادی و سازمانی چیست؟ همچنین افراد تیم باید با یگدیگر مکالمه باز داشته باشند و این موضوع روشن شود که افراد روی چه مسائلی کار میکنند. به هر حال هر روز مسئله دیگری ممکن است پیش بیاید.
بنابراین وظیفه یک مدیر خوب این است که این روند را مدیریت کند. همچنین باید سودآوری کسبوکار را مدنظر قرار داد. مهمترین موضوع هم این است که به کاربر محصول درست و مناسب ارائه داد. فقط کار کردن و مشغول بودن کافی نیست و باید دید این موضوع چه کمکی میتواند به تیم کند.
گوگل با تیمهای متفاوتی به تحقیق پرداخت. در نهایت ما یک فریموورک یا چارچوب کاری ساختیم. جادوی این فریموورک این است که روی همهچیز قابل اجراست. در این شیوه قبل از ساخت محصول باید تعیین کنیم که چطور میخواهیم مشکلات محصول را حل کنیم. همچنین موضوع دیگری هم باید روشن شود. آنهم اینکه همه افرادی که در تیم وجود دارند چه نقشی دارند. باید هدف کاربر از استفاده محصول را تعیین کنیم و بعد مسیری که یوزر طی کرده ببینیم. درواقع در این بخش خوب است که هدف کاربر را درک کنیم.
از سویی دیگر نسبت به نوع فعالیت خود و روش کاربری و همه ابعاد آن اطمینان حاصل کنیم. او همچنین در پایان با اشاره به اینکه همیشه زمانی که برنامهنویسی خیلی خوبی هم داشتیم در نهایت ممکن بود محصول با شکست مواجه شود، گفت: از همینرو این سوال اهمیت خیلی قابل توجهی دارد که آیا واقعا یوزر را مورد توجه قرار میدهیم؟ در پروژههای گوناگون در نهایت بزرگترین مشکل برای مدیران میانی است که باید همه را تحت تاثیر قرار دهند. و باید همین موضوع را در ارائه محصول و تولید به آرامی حل کرد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
قطار
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین روش تست زنی برای کنکور به روش حرف اخر
مطلبی دیگر از این انتشارات
احساس می کنم سرشارم