واقعاً «مرد بودن» یعنی چه و «زن بودن» چیست؟

◄ مرد بودن یا زن بودن بیشتر موضوعی «روان‌شناختی» است تا «زیست شناختی»!

فردی می‌تواند از نظر روانی مرد باشد و از نظر جسمانی مرد نباشد و برعکس زنانی هستند که روحیه‌ی تهاجمی دارند و البته شمار آنان در دنیا رو به افزایش است!
زنانی بسیار تهاجمی... تمام نهضت رهایی‌بخش زنان ریشه در همین ذهن‌های خشن زنان دارد.
وقتی زنی تهاجمی باشد، زنانه رفتار نمی‌کند.

ژاندارک زن نیست ولی مسیح یک زن است.

ژاندارک از نظر روانی یک مرد است؛ در اساس رویکرد او تهاجمی است.
عیسی مسیح ابداً تهاجمی نیست. او می‌گوید: اگر کسی به یک‌طرف صورتت سیلی زد، طرف دیگر صورتت را به او بده» این از نظر روان‌شناختی غیرتهاجمی بودن است. مسیح می‌گوید: «در برابر اهریمن مقاومت نکنید» حتی با شیطان نیز نباید مقابله کرد! غیرتهاجمی بودن عصاره‌ی وقار زنانه است.

علم مردانه است، دیانت زنانه است.

علم تلاشی است برای فتح طبیعت؛ دیانت یک رهاشدگی است؛ حل کردن خویش در طبیعت.
زن می‌داند چگونه ذوب شود؛ چگونه یکی شود.
و هر جوینده‌ی حقیقت باید بیاموزد که چگونه در طبیعت حل شود، چگونه با طبیعت یگانه شود، چگونه با جریان جاری شود: بدون مقاومت، بدون جنگیدن...

همان‌طور که بیشتر و بیشتر مراقبه‌گون می‌شوی، انرژی‌هایت غیرتهاجمی می‌شوند. خشونت در تو از بین می‌رود؛ عشق طلوع می‌کند. دیگر علاقه‌ای به سلطه‌جویی نداری؛ در عوض، علاقه‌ات بیشتر و بیشتر به هنرِ تسلیم شدن سوق پیدا می‌کند. این چیزی است که روان زن را زنانه می‌سازد.

◄ درک روانشناسی زنانه یعنی درک روانشناسی دیانت.
این تلاشی است که هنوز پیگیری نشده است و هر آنچه به نام روانشناسی انجام ‌شده، روانشناسی مردانه بوده است.
برای همین است که آنان روی موش‌ها تحقیقات می‌کنند، و توسط موش‌ها، در مورد انسان به نتیجه‌گیری می‌رسند!

اگر می‌خواهید روانشناسی زنانه را مطالعه کنید، بهترین و خالص‌ترین نمونه‌ها، عارفان بزرگ هستند. برای این کار باید در مورد باشو (Basho)، رینزایی (Rinzai)، بودا، مسیح و لائوتــزو (Lao Tzu) بیاموزی.
باید در مورد این مردم بیاموزی، زیرا فقط توسط ادراک آنان است که قادر خواهی بود اوج و والاترین قله‌های بیان زنانه را درک کنی.

اوشو (Dhammapada, Vol 7 , Chapter 20)
برگردان: محسن خاتمی
ویرایش: فرهاد