نباید یادمون بره وقتی هیچکس نبود،کی بود!
بعضی شبا...
بعضی شبا همه ی دردات، دلتنگی هات، دلشکستگی هات روی سرت خراب میشن طوری که خواب ازت فرار میکنه جاش یه بغض سنگین و یه لیوان آب سرد میشه همراه دلگیری هات توی تاریکی اتاق، به نور ماه که از پنجره میخوره توی صورتت زل میزنی هی فکر میکنی...
هی فکر میکنی...
بعضی شبا صبح نمیشن! بخاطر دردایی که نمیتونی با هیچکس در میون بزاری چون هیچکس توی دنیا نیست که بتونه اونا رو از خاطرت پاک کنه.
بعضی شبا میگی خدایا چرا من؟ چرا من؟ چرا من؟...
بعضی شباجوری سخت صبح میشن، که فقط میگی خدایا! خسته شدم.توکل میکنم به خودت:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
دارم چشمی گریان به رهش
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماه و خورشید
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماه تمام من است