- نهایت بی پایان
کودکان کار!
کار،کار،کار
خستگی و زحمت ، زجر و خجالت، تحقیر شدن....
تاکی؟!
کودکان کار بی آنکه کودکی کنند بزرگ میشوند!
تمام فصل های زندگی این کودکان سرد سرد است!
آنها خالص خالص هستند،با قلبی پاک اما زجر کشیده یا حتی شکسته!!!
از که؟از چه؟
از آدم های بی رحم این جهان که آنها را پایین تر از خود میبینند و تحقیرشان میکنند.
همه ما آدم هستیم ولی همه انسان نیستند.
زندگی این کودکان در ابهامی همیشگی است!
«کودکان کار قربانی فقر هستند»
«از تحصیل محرومند»
حسرت خیلی چیز هارا دارند و وقتی کودکان هم سن و سال خودشان را میبینند،اشک در چشمانشان حلقه میزند و حسرت میخورند؛از خود میپرسند:چرا من نباید اینگونه شاد و خوشبخت باشم؟!
واقعا چرا؟تاکی؟تا چه زمان؟چه کسی پاسخگو ست؟!
آیا کسی هست که پاسخگوی این همه ظلم باشد؟؟؟؟؟؟؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نوش دارو
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه چیز عادیست^^
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه ای که از میان مشتش بیرون کشیدم