امسال سال بلوا بود!

چله ی تابستان هوا اطوار برداشته است!


سابقه نداشته هوا اینقدر سرد باشد!دیروز آتش میبارید و امروز همه جا را مه گرفته!


امسال «سال بلوا»ست!


سیل به باغمان زده و خشک سالی!

در انتهای حیاط چند درخت داشتیم که بی توجه به باران و ابر و زمین و آسمان به بار مینشستند!سایه شان دلچسب و میوه هاشان زندگی بخش!

آنقدر جان زمین خشک شد که سیل تا سردر خانه مان رسید و قصد جان زمردهای خانه مان را کرد!


امسال سال بلوا بود.سال پر کار رهبر ارکستر سمفونی مردگان!


امسال فریدون هر سه پسرش را باخت پای سیل و درد و خشک سالی!


رزم آرا گفت قبله تان اشتباه است!نوش آفرین قبله مان اشتباه نبود که بلا از زمین و آسمان نمیبارید !


کاش هیچکس نخواهد روی نبوغ تو خاک بریزد.کاش هیچ کسی جرات بستن چشمهای روشن تو را نداشته باشد!


یک قلم و مشتی کاغذ و یک پاکت سیگار در بالین خسته اش بگذارید.او هر جا که باشد خواهد نوشت!او زیر خاک هم شکوفا خواهد شد!


روحش شاد.یادش گرامی