دست به قلم شو؛ شاید روزی عاشقانه هایت را خواند! :)...
جوانه ی عشق تو?

عشق تو، جوانه ای بود که در دلم سبز شد. آن قدر از خاکِ وجودم، نورِ مهربانی ام، اشک هایم و اکسیژنِ احساساتم به آن بخشیدم که حالا مانند پیچکی سرسبز و رعنا، کل وجودم را فرا گرفته و به قدری گلویم را می فشرد که هر روز، بغضِ دلتنگیِ تو از مُرداب سیاهِ چشمانم سراریز می شود!:)
-لعیا ترحمی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آسمانِ خالی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کوچه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
به احترام واژههای تلخ