- نهایت بی پایان
حکمِ پر از درد!
خودت خواستی ازت دوری کنم
خودت خواستی رها تر باشم و تورو رها کنم
خودت خواستی از اون دختر احساساتی به سنگ تبدیل بشم
خودت خواستی تموم کنم
تو! کارایی که دوستنداشتی من انجام بدمو خودت انجام میدادی و این درد داشت
تو! به من دروغ گفتی
تو! منو با حرفای چرت میخواستی خام کنی
تو! به من اَنگ خیانت زدی ولی خودت خیانت کردی
تو! تو! تو!
تو قلب من بودی! و من حالا از قلبمنفرت دارم
دیگه نمیخوام موجودی نفرتانگیز مثل تو، توی زندگیم باشه
خداحافظ بیرحم ترین و کثیف ترین "قلب"!
-حدیث(رها)
بعد از مدتی اومدم یکم دردِ دل کنم:)
توی کامنت ها نظرتون رو بگید
و یک سوال بنظرت بزرگترین ظلمی که در حقت شده چیه؟! اگه دوس داری برام تو کامنتا بگو میخونم و جواب میدم
دوستون دارم اینو یادتون نره♡:)
مطلبی دیگر از این انتشارات
«از رختکن بازنده ها صدای دست و جیغ می آید!»
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیا مهمان من باش
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانِ زیبا