زندگی سیاه و سفید من
صبح
بیداری
از کابوسها ...
رویایی نمانده که ببینم
زیرا رویای من زنده و هماکنون در خواب است.
سنگک سیاه
پنیر سفید
مغز گردوی گرانی که جایش خالی مانده ...
مانیتور سیاه
حروف سفید
نقش بسته بر
کلیدهای سیاه
داستانی
درباره تاریکی
تاریکی بیپایان
قبل از مرگ
و
در ستایش مرگ
و نقد زندگی سیاهِ سیاهِ سیاه.
روی میز سفید
موبایل سیاه
خیره میشوم و انتظار
***?***
تا سرانجام رنگها
سبز، بنفش، نارنجی، آبی و ...
نقش ببندند بر صفحه و
پیامکی از تو
با پروفایل بابونه
و زمینهی زرد
در مخاطبین من
حالا رنگها بر من هجوم میآورند
رنگهای زیبای زندگی!
زندگی رنگی میشود
و من، ماه میشوم
که گرچه سفید رنگ است
اما
نورش برگرفته از خورشید طلایی آسمانِ همیشه تاریک قلب من است.
تقدیم به تو که رنگ بنفش نزدیک به آبی را به ذهنم میرسانی
سینِ زیبای زندگی من:)
تصویر و نوشته از سیدامیرعلی خطیبی
مطلبی دیگر از این انتشارات
لحظه های قشنگِ کوچیک !
مطلبی دیگر از این انتشارات
عصر تلخی های غیرعادی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیرمرد کجاست؟