چیزهایی برای نوشتن هست که هیچگاه نمی شود نوشتشان(علی اکبرامیدی)
عصر تلخی های غیرعادی

عصر ما، عصر تلخی های غیر عادی ست. مابین زمین صدمتری تاریخ گیر افتاده ایم و گاهی به ته تاریخ پاسمان می دهند و گاهی به روی تاریخ. گیر افتادگانی هستیم میان دیروز و فردایی که اهمیتی در امروزش نیست. ساکنان امروزیم و جستجو گران دیروز و فردا! پس خودمان چه، تاریخ امروزهایمان. عصر ما عصر نفرت زدگانی ست که در دهلیز تودر توی سیاست دنبال راه درو می گردیم و کجاست
جهانی که سیاست زده نیست. بیا و تقویم التهاب های مرا ورق بزن، بیا و از روی چهره چروکیده اشعارم اشکهایم را تفسیر کن، قلبم را حفاری کن و دردهایم را فریاد بزن و نگذار این جماعت غفلت زده جای نوشته هایم را به شعله ها لو بدهند.
آری بگذار نهال نوشته هایم در پناه امن باورهای تو قد بکشد
و این مسیح سرمست آزادی و عشق، رسالتش را در ناقوس ها فریاد بزند. نترس هیچ گرگی در کمین تو نیست، این هیاهوی چوپان های دروغگوست که هرزگاهی نگاههایمان را می ترسانند. قطارت را بران و از ریزش این کوههای بی جرأت نترس، هنوز آتش ریزعلی روشن است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوستش داشتم .. :/
مطلبی دیگر از این انتشارات
اکتشاف من
مطلبی دیگر از این انتشارات
و تو امشب کامل شدی..