جسور و بی پروا !
شکفتیم شکافتیم شتافتیم تا ساختیم
میخوام راجب ی چیزی که بهش فکر میکنم و خیلی عجیبه صحبت کنم. ببینید شاید واقعا خندتون بگیره یا فکر کنید دیوونه شدم. البته که خود منم خیلی جدی به این موضوع نمیپردازم اما بنظرم غیر ممکن نیست.
حالا قضیه چیه؟ با توجه به این که ما آدما تو ی فضایی زندگی میکنیم که عملا (هنوز) از هیچیش خبر نداریم. نمیدونیم این دنیا چجوری اداره میشه. نمیدونیم از کجا اومدیم و واقعا به کجا می رویم آخر. ولی خب معتقدیم هرکس برای ی ارزشی ساخته شده و این جهان هدفمنده. اما نمیدونیم دقیقا این هدف چیه. هرکی بنا به ی سری (شاید) اتفاقات و (شاید) استعداد ها که ذاتی هستن مسیر زندگی شون تعیین میشه. یعنی چه بخوایم چه نخوایم باید بپذیریم بخشی از اینده ما در سرشت ما نهفته ست. (The mediating role of prospective career path behaviors ) و همچنین معتقدیم همه ی اینها اداره کننده ای داره و ما بخشی از این ماجرای بزرگ هستیم.
حالا ی لحظه فکر کنید به بدن ما. دقیقا همچین چیزیه تو ابعاد کوچکتر. شاید هم کوچک نیست و ما کوچیک میبینیمش. یک سری سلول که وظایفی ذاتی درونشون نهفته ست بوجود میان (تکثیر میشن) که از یکسری نقاط وارسی مکانیزم کنترلی میگذرن برای اطمینان از صحت درستی عملکرد (که همچنان برخی معیوب یا جهش دار از آب در میان! ) و بعد از به بلوغ (!) رسیدن با اینکه اون وظیفه ذاتیه رو دارن (خودشون که نمیدونن چیه) بر اساس عوامل مختلفی که از DNA شون نشات میگیره شروع به کار میکنن که بازهم ممکنه با جهش و ... مسیر زندگی شونو تغییر بدن .
اونها هم حافظه ( memory cell ) دارن . هوش ( Cellular intelligence ) دارن. توجهتون رو جلب میکنم به نظریه شعور سلول از نگاه هومیوپاتی . هسته (مغز خودمون) دارن. هفت ویژگی حیات و یادتونه؟ دارن.
به قول گودمن، گوروي بزرگ متافيزيك: "شايد اگه كليو باكستر از داشتن مدرك فارغ التحصيلي خود در هر رشته ي علمي، محروم نمي شد، آن وقت تمام دانشمندان جهان و همين طور من و شما، هرگز پي نمي برديم كه چنانچه يكي از انگشتان ما زخمي شود، كرفسها و كلم قمريهاي درون يخچال ما آن را حس كرده و به ثبت خواهند رسانيد! "
داستان کلیو باکستر رو شنیدید؟ سال 1996 تو لابراتور آزمایشگاهش نشسته بود که حس میکنه گیاهش پژمرده س. تصمیم گرفت بهش آب بده. بعد فکرش رسید ببینه چقدر طول میکشه آب از ریشه تا برگ گیاه حرکت کنه. ی جفت الکترود با نمودار های مختلف به گیاه وصل میکنه میخواست ببینه امكان داره رطوبت وارده به گياه به كندي و به تدريج باعث تغيير دادن سطح مقاومت گياه بشه و انقدر ملموس باشه تا روی نقشه ی نمودار ظاهر بشه يا نه. و دید روی نمودار واکنش آنی ظاهر شد. مثل هیجان تو انسان تحت تاثیر محرک عاطفی. بعد تصمیم گرفت برگ گیاه رو بسوزونه و نتیجه ش رو ببینه. اما قبل از انجام هرکاری دید نمودار بسرعت تغییر کرد يعنی گياه به وسيله ی نوعی ارتباط سلول اوليه، مورد تهديد قرار گرفتن سلامت و امنيتش رو حدس زده بود! در واقع خروجی دستگاه پلی گرافی زمانی که گیاه تهدید به آسیب میشد تغییر مقاومت الکتریکی میداد. این آزمایش روی نمونه های ماست ، تخم مرغ ، سلول انسان و ... انجام شد که نتیجه مشابهی داشت
خب فکر میکنم پر واضحه چی میخوام بگم. شاید ما برای سلول هامون ی کهکشان یا منظومه ی ناشناخته ایم (به منظومه ی تو چشات دقت کردی؟خودشه.) . یا بنظر اونا ی بُعد دیگه از زندگیشون که پس از مرگ حذف میشن. اونها بدنیا میان .. وظیفه ای انجام میدن... تحت کنترل چیزی که نمیدونن چیه.. نمیدونن چطور ساخته شدن.. و میمیرن.. بدون اینکه خودشون بدونن ی مجموعه ی عظیم رو کنترل میکنن. (ینی شایدم من ی سلول از بدن ی موجود ماورایی ام؟)
(نصف مخاطبا مخ ها تباه ... منو میگه... خود من... با این تئوری هام.)
دوست دارم نظرتونو بدونم در این باره ;)
بسه دیگه. کانالو عوض میکنیم
اهممم. در این بخش از پست گوش جان میسپاریم به اخبار روز:
- به گزارش تنی چند از خبرنگاران فعال ، در کتابخانه مدرسه از آن میزهایی که در پانسیون های مطالعه هست گذاشتن.. (خیلی خوب شده).
- آمار های جدید نشان از کسب رتبه اول شهر در میانگین معدل امتحانات نهایی مدرسه توسط فرزانگانی ها میدهد. (همش این تیزهوشان پسرونه اول میشد بعد مدرسه ما بود. ولی خب ... دیگه دوره ما رسیده... من همش به ی رفیقی که از اون مدرسه دارم میگم شما اصن ی فکری بکنید برا مدرستون (اینجه اونجه نیه) این پسرا انقدر فکر کردن خیلی بهتر از مان دیگه دارن گند میزنن. این رقابت بین سمپاد دخترونه پسرونه رو دوس دارم ولی. کشت و کشتاریه برا خودش)
- راپونزل پیدا شد. (چون تو فیلمه وقتی موهاشو زد شاهزاده شد) در ادامه پست قبلی اینجانب پرنسس شهر پیدا شد (موهامو زدم) و دیگر نگران نباشید. (*اشک و آه)
- از منبعی موثق خبر رسیده بعضیا عینکشان را عوض کردند. خوشگل است و دوستش میدارند. ایشان از عینکی بودن متنفرند و هیچگاه عینک نمیزنند (یعنی از اون دسته که همیشه.. تو تفریح و اینام عینک دارن نیستم. تو خونه و مدرسه فقط)
- مسخره بازی رو بزاریم کنار راستش بیشتر برای این شروع به نوشتن کردم که دیدم بعد خبر شهادت سید حسن نصرالله خبری تو ویرگول نیست (حداقل تو ویرگول من). تسلیت برای ظلم حاکم.
آقا دقت کردید همه بعد کنکور چه خوشگل میشن؟ پارسال یکی از بروبچ مدرسه که رتبش 100 بود حدودا اومده بود وداع کنه باهامونو بگه درساتونو خوب بخونید و این حرفا. این انقد جذاب شده بود که نگو. ینی عمل بینی خیلی تاثیر میذاره واقعا تو زیبایی چون این دوستمون بنظر من فقط بینی شو عمل کرده بود. پوستشم شاید بهتر شده بود. یکی دیگه از بچهای کنکور همین امسال که اونم رتبش خوب بود اومده بود همچنان وداع با اینکه عمل ممل نکرده بود اصلا گوگولی شده بود.. تو ایام کنکور فکر کنم بخاطر استرس پوستشون خراب میشه و خب وقت ندارن ورزش کنن و اینا... حالا من تصمیم گرفتم چون همه خوشگل میشن بعد کنکور و من برنامه ای برا خوشگل شدن ندارم و بین دوستان قدیمی زشت میمانم (کل کلاس قراره بینی عمل کنن) میخوام برم اندولیفت بینی😔 (اصن نمیدونم چی هست فقط بینیم در حد عمل داغون نیست) یا مثلا دندونامو کامپوزیت کنم؟ نظرتون؟ میدونم الان میگید فعلا درستو بخون.
این دختره که اومده بود داشت راهکار میداد که فلان کار کنید فلان کار نکنید (که رتبه خوب بیارید) بعد ی جوری با تعجب میگفت شاید باورتون نشه ولی من مثلا تو سال کنکور روزی ده دیقه ورزش میکردم :/ حاجی. باشه. یا مثلا من بجای 6 ساعت 7 ساعت میخوابیدم. و درکل من نابغه بودم که تونستم رتبه خوب بیارم.
پ.ن: همین الان ی صداهای بلند داد و بیدادی میاد انگاری خونه یکی از همسایه ها دعواس
پ.ن2: من چقد معلم فیزیکم خصوصیمو دوس دارم😭 امروز بهم میگه برات کتاب اماده کردم برو ببین کدومارو میخوای بردار عمومی هم هست داخلش (پسرش پارسال کنکور داد کتاباش جدید و قابل استفادس هنوز). مگه اومدم مغازه زن 😭 برو انتخاب کن؟ 😭
پ.ن3: الان چرا باید GOOGLE EARTH فیلتر باشه دقیقا؟
خب در اوج (مثلا اوج داشت) خدافظی میکنم3> (*بوس آبدار)
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندگی پوست کندن نارنگی است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
میخوام گریه کنم بخندم عصبانی بشم عشقـ ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
ممنون که مهربونین 😊