Zahra Sadat در پناهگاه نویسندگان ۴ هفته پیش - خواندن ۶ دقیقه پروانهها بال میزنند دستش را روی شکمش گذاشت. دیگر درد نداشت. پروانهها آرام گرفته بودند.
نامـیرا در پناهگاه نویسندگان ۴ هفته پیش - خواندن ۳ دقیقه هفته ی مِهآلود توصیفی مختصر از احوال مِهآلود اخیرم..
ماجراجویِ یکجانشین در پناهگاه نویسندگان ۴ هفته پیش - خواندن ۶ دقیقه ترهات و لاطائلات برای کلمههایی که دوستشان ندارم... #شرحِ_یک_ناکامیِ_فاقدِ_اهمیت
لیلا در پناهگاه نویسندگان ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه راحت شدی؟ اینسریم میخوام برات بنویسم.ولی دیگه قرار نیست از روزای خوب و خاطرات قش...
حباب در پناهگاه نویسندگان ۱ ماه پیش - خواندن ۷ دقیقه من جا مانده ام! -باید از کجا شروع کنم؟-هرجا خودت میخوای. فرقی نمیکنه.«فرقی نمیکنه.»...
zeynab در پناهگاه نویسندگان ۱ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه اشتباه خوب من میدونم شاید موضوع خیلی کلیشه ای باشه ولی خب خیلی حرفه.چیزیه که تقریبا...
ماجراجویِ یکجانشین در پناهگاه نویسندگان ۱ ماه پیش - خواندن ۴ دقیقه اینجا بدون من در محاصرهی ابرهای خاکستری؛ کمی تا قسمتی بارانی
بشیر صابر در پناهگاه نویسندگان ۱ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه عاشقانه هایِ یک مرد آنجا که رویا و واقعیت یکی می شوند، با حس خوب✨