بنشینیم و گفتگو کنیم

احجامی مبل نما یا مبلمانی مجسمه وار؟ از تایپوگرافی تا احجام یا مبلمان؟
این احجام انتزاعی، ناب، سفید و فرم گرا در حقیقت مبلمان‌هایی هستند (و بهتر است بگوییم آثار هنری) که توسط ماری خوری بواسطه بهره‌گیری و الهام از تایپوگرافی خطوط عربی خلق شده‌اند.

ماری خوری یک طراح مصری-لبنانی است مستقر در ونکوور، از زمان کودکی و در حاشیه حوادث جنگ داخلی لبنان که به ترور پدرش منتهی می‌گردد به اسپانیا و ایتالیا مهاجرت می‌کند و در نهایت به پاریسی می‌رسد که آغاز گر فعالیت هنری ماری با تحصیل در دانشکده اکول لوور (پاریس ۱۸۸۲، واقع در کاخ لوور، آموزش عالی و ارائه دوره در فرانسه در رشته های باستان شناسی، سنگ نبشته، تاریخ هنر، تاریخ تمدن و علوم موزه) به عنوان مجسمه ساز کلاسیک می باشد.

آثار فرمالیستی این هنرمند شکست مرزهای بین هنر و طراحی است، آمیزشی از فرم، احساس، زبان، فرهنگ شرق میانه و فیگوراتیو‌هایی که تا حدودی متاثر از آثار هنری مور می‌باشد و در عین حال مهیج ترین بخش آثار ریشه در زندگی تاریخ‌وار هنرمند دارد در گریختن، رهایی و جستار برای معنایی بیش از یک محدوده.

یکی از جدیدترین و برجسته ترین کارهای ماری این اثر با عنوان “بنشینیم و گفتگو کنیم” که در مقیاس احجام بزرگ از دیدگاه مجسمه سازی می‌باشد و بواسطه التقاط و همجوشی هنر و طراحی (دیزاین) پدید آمده است، برگرفته از خطوط عربی (۱) که با چیدمانی سازمان یافته و بسیار هماهنگ از این خطوط پیروی می‌نمایند.

در هنگام حرکت پیرامون این احجام به عنوان ناظر و مخاطب اثر، شما نقاط و محل های پنهانی از آنرا را در می‌یابید، برانگیختگی و موتیو خطوط آمیخته شده با فضاهای منفی مبهم مجسمه‌واری خلق می نماید که در ذهن هنرمند از دو علاقه مندی آن به خطوط عربی و الگوهای پیچیده و داینامیک مشربیه یا شناشیل نشات می‌گیرد.

هرچند خلق این مجسمه ها با بهره گیری از روشهای سنتی مجسمه سازی، روشهای نوین و معاصر پدید آمده است، در مشاهده اثر ناظر دریافت کننده احجامی متمرکز بر فرم و زیبایی شناختی، دقیق، موشکافانه از دیدگاه فرآیند تولید می‌باشد و به نوعی ارتباط و همزیستی میان بدن جسمانی مخاطب اثر و اشکال نمادین از خصوصیات عملکردی آن از دیدگاه طراحی و مشارکت مخاطب با آثار از دیدگاه هنر به شمار می‌آید.
نامگذاری این مجموعه به نوعی اشاره به ارتباط بین تمامی فرهنگ ها و فراخوآنی برای گفتگو ها می‌باشد، پس “اجازه دهید بنشینیم و گفتگو کنیم”.


۱- «اعراب خط نداشته‌اند و خطی که از حُمَیر ‌(حِمیَر/ هاماوران- یمن) و انبار ‌(پیروز شاپور- الانبار کنونی در عراق) به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام نشر یافته، خط عربی نیست، بلکه زبان عربی به این خط نوشته می‌شده است. و چون آثار مخطوط در قرون اولیۀ اسلامی و پس از آن، به زبان عربی نوشته می‌شد، بنابراین خطی را که آن زبان بدان نگاشته شد و یا امروزه در هند و پاکستان متداول و مرسوم است، و در سابق نیز در کشور عثمانی رواج داشته، خط عربی نامیده‌اند. اگرچه که اینکار نادرست است، زیرا زبان و خط دو مقولۀ جدا از هم می‌باشد. بنابراین این خط که از انبار‌ (نَجد ایران) به حجاز رفته، یکی از خطوط متداول ایرانی بوده که با تحولاتی، برای نوشتن زبان عربی به کار رفته است».
رکن‌الدین همایون‌فرخ – سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان
نوشتار، پژوهش و برگردان: محمود عباسی
تمام حقوق محفوظ است، استفاده از محتوا، نقل قول و یا اشتراک با ارجاع به منابع آزاد است.
منابع:
www.contemporist.com
Designer: Marie Khouri At www.khouridesign.net
Photography by Ema Peter Photography At www.emapeter.com
http://www.mahmoudabbasi.ir/lets-sits-and-talk-by-marie-khouri/
http://www.mahmoudabbasi.ir/lets-sits-and-talk-by-marie-khouri/