افلاطون، مارکس، ملاصدرا . . . در جام‌جهانی فوتبال

تجربه تازه ای پیش روی بشریت است! خلاصه‌ش اینه که چند تیم بزرگ و ثروتمند اروپایی، تصمیم گرفته‌اند مرزهای سیاسی کشورشان را نادیده بگیرند و یک لیگ بین خودشان تشکیل بدهند.

درباره ی سوپر لیگ تیم های اروپایی
درباره ی سوپر لیگ تیم های اروپایی


یووال نوح هراری در کتاب انسان خردمند نوشته است (نقل به مضمون) که در طول تاریخ سه عامل جمعیت‌های انسانی را پیوند داده است. دین/ ملیت / پول . . . یعنی در طول تاریخ بشر، این سه عامل، باعث تشکیل جمعیت‌های بزرگ انسان شده.


چند روزی است که سوال‌های تازه‌ای فکر این نگارنده حقیر را به خود مشغول کرده:


مثلا) اینکه فقط چند تیم بزرگ با هم مسابقه بدهند، و رسانه ها را در انحصار خود بگیرند، جذابیت فوتبال را بیشتر خواهد کرد؟ یا کمتر؟

مثلا) اینکه تیم های کوچک و محلی، شانس رقابت با غول ها را نداشته باشند، در بلندمدت چه اثری روی تماشاگران خواهد داشت؟

مثلا) آیا این اقدام، مقدمه‌ای برای نفی مفهوم «سرزمین» و «ملیت» خواهد بود؟

مثلا) آیا کشورها و دولتها در حال از بین رفتن هستند؟

مثلا) اگر مهدی طارمی از ایران، در ترکیب تیم پورتو پرتغال، به تیم بزرگ چلسی گل نزند، استعداد او چگونه کشف و مطرح می‌شه؟

. . .

راستش خودم پاسخی به این سؤال‌ها ندارم، فقط می‌دونم که این خبر، یک رویارویی بزرگ دیگر بین دو نظام فکری است:
>> ذهنیت‌های نخبه‌گرا و اشرافی تر مثل: کاپیتالیسیم و امپریالیسم
و از سوی دیگر
>>ذهنیت‌های عدالت‌خواه‌تر و اجتماعی‌تر مثل: سوسیالیسم (جامعه‌گرایی)

به نظرتون کدامیک برنده خواهد شد؟ . . . لااقل در کوتاه‌مدت. . .