به دنبال آرکیتاپ قهرمان!

سالهاست یه مُد جدی تو برندینگ افتاده:
آرکی‌تایپ انتخاب کن، پرسونالیتی بچین، داستان تعریف کن.
آژانس‌ها عاشقشن چون سود توشه. برندها هم حس می‌کنن وارد یه زمین «جدی» شدن. انگار که برندشون بدون آرکی‌تایپ، هنوز کامل نیست.

ولی چیزی که هیچکس دوست نداره بهش توجه کنه اینه:
بیشتر این برندها، هنوز حتی توی 4P مونده‌ن. محصول مشکل داره. قیمت‌گذاری بی‌قاعده‌ست. کانال پخش ناپایدار. کمپین که اجرا نمی‌شه هیچ، بریف‌ هم درست نوشته نمی‌شه. مدیرگرامی دقت کن شما در پارادایم اول «برندینگ» باید گام برداری نه چهارمی و پنجمی!

تو می‌خوای تصمیم بگیری برندت «قهرمان» باشه یا «جادوگر»؟
واقعاً؟

این اتفاق دو تا نتیجه داره:
 یکی اینکه مدیر حس می‌کنه داره کاری می‌کنه، ولی در واقع از اصل فراره.
یکی هم اینکه آژانس، به‌جای حل درد، روکش طلا روی پوسیدگی می‌ذاره.

نکته پایانی:
وقتی برند هنوز رو زمین درست راه نمی‌ره، هوایی کردنش با قصه و کهن‌الگو فرار رو به جلوست.
خانه از پایبند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است

تا وقتی معلوم نیست قراره به کی بفروشی، برنامه‌های ارتباطات بازاریابیت منسجم نیست و مشتری‌ات هنوز سر قیمت مردده، نه آرکی‌تایپ می‌فروشه، نه پرسونالیتی.

علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی، تبلیغات و برندینگ