الگو های دستیاری آموزشی (بخش یک)

چند ترم دستیار آموزشی (TA) درس برنامه‌سازی پیشرفته در دانشکده کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف بودم و توی این ترم‌ها چیزایی یادگرفتم که احتمالاً برای بقیه دانشجو ها و دستیاران آموزشی مفید باشه:

مهم ترین موضوع: انگیزه اصلی، هدف و اولویت اول تیم دستیاران آموزشی: فقط افزایش یادگیری دانشجو ها

توی ترم های مختلف به وضوح دیدم کسایی که برای افزایش کیفیت درس و بالا بردن یادگیری دانشجو ها دستیار آموزشی شدن حتما پشتکار و دغدغه بیشتری دارن و وقت زیادی نسبت به سایر دستیاران می‌گذارن و اگه افراد اصلی تیم دستیاران آموزشی با این انگیزه بیان تاثیر مثبت قابل توجهی روی کیفیت ارائه درس، تمرین و پروژه می‌گذارن.

در ادامه یه سری موارد توی ترم های مختلف انقدر تکرار شد که ما اسم پترن یا الگو رو براش گذاشتیم! توی مهندسی نرم افزار به راه حل های پر تکرار که امتحان خودشونو پس دادن و برای حل مسئله های پرتکرار استفاده میشن اصطلاحاً «Pattern» یا «الگو» میگن:

الگوی اول: بازخورد سریع (fast feedback)

فرض کنید یک رویه اشتباه توی تیم TA ها وجود داره یا در بخشی دچار مشکل شدیم که هنوز مسئول مربوط به اون بخش از اون مشکل آگاه نشده، باید مکانیزمی وجود داشته باشه که دانشجو ها یا حتی سایر دستیاران آموزشی که دارن اون مشکل رو می‌بینن در سریع‌ترین زمان ممکن بتونن اون مشکل رو به افراد مسئول اطلاع بدن و اگه اقدام درستی برای حل اون مشکل انجام نشد بتونن اون مشکل رو به سر تی ای اعلام کنن. ما بار ها تجربه کردیم که نظرسنجی‌های آخر ترم برای سنجش کیفیت درس کافی نیستن، وقتی به پایان یک ترم می‌رسیم خیلی از بچه ها یادشون نیست چه مشکلاتی در طول ترم وجود داشته و برای همین معمولاً بازخورد های دقیق و موثری نداریم. اگر دستیار آموزشی هستین برای این مکانیزم از همون اول ترم فکر کنین و در طول ترم تلاش کنین از کانال های مختلف از دانشجو/بقیه دستیاران آموزشی/استاد بازخورد بگیرین، اگر تعداد بازخورد ها زیاده به بازخورد هایی که تکرار بیشتر دارن اولویت بدین و اونا رو اعمال کنین، و بعد هم به صورت شفاف به اون افراد بگین که بازخورد ها رو چطوری اعمال کردین که دلسرد نشن.


الگوی دوم: پروژه گروهی و کار تیمی

یکی از مهم ترین مواردی که دانشجو ها در این درس یاد می‌گیرن کار تیمی روی یک پروژه شی گرا هست بنابراین تلاش می کنیم پروژه سنگین تر از توان «یک» نفر طراحی بشه که افراد تشویق بشن به صورت گروهی روی پروژه کار کنن و انواع تعامل های تیمی از قبیل تقسیم کار، قانع کردن هم تیمی، پیگیری کار و تمرکز روی خروجی نهایی تیم رو تمرین کنن. همچنین تلاش می کنیم بچه های شریف که معمولاً توی دوران دبیرستان روی نمره خودشون تمرکز داشتن، یادبگیرن اگه خروجی تیم کم باشه نمره همه کم میشه و خروجی مثبت یا منفی تیم بین همه‌ اعضا مشترک هست. پیشنهاد ما اینه که تیم‌های پروژه حتماً سه نفره در نظر گرفته بشه چون مدیریت و کنترل تیم‌های چهار نفره به بالا برای بچه‌های ترم دو و سه که معمولاً تجربه‌ی کار تیمی زیادی ندارن سخته و از طرفی در تیم دو نفره هم مجال تمرین کردن خیلی از مهارت های کار تیمی پیش نمیاد.


در نوشته های بعدی تلاش می‌کنم در مورد پترن های شیوه تعامل با دانشجویان قوی و ضعیف و تجربیاتی که در این زمینه داشتیم بنویسم.