داستان های یک فاندر استارت اپ قسمت اول(تیم چی میگه!)

یادمه از زمانی که وارد دانشگاه شدم کلی ایده وارد مغزم شد و سرم شده بود عین کامپیوتر ولی کامپیوتری که اطلاعات بازاری زیادی نداشته.

سال ۹۵ که رفتم دانشگاه نمیدونم چرا ولی همش میخواستم سیستم های دانشگاه رو ارتقا بدم و احساس میکردم سیستم موجود نمیتونه جوابگوی نیاز ها باشه.

خلاصه ایده رو اوردم رو کاغذ پیش نیاز ها و بقیه مواردشو نوشتم و اونو بصورت یک پروپزال فرستادم برای انجمن علمی،طبق معمول جوابی نیومد و فهمیدم که اینجا ایران هست و دانشگاه ما هم از این قاعده مستثنی نیست....

بعد کلی دوندگی فهمیدم که طرح اولیه خوب بوده و خوششون اومد و قراره بره بالا(جلسه مسئولان)بگذریم که الان ۴سال گذشته و هنوز اون جلسه برگزار نشده:))))

تو تعطیلات ترم دوم بودم که دیدم به من از دانشگاه زنگ زدن و گفتن برای مسابقه اینترنت اشیا به حضورت نیاز داریم،هم جا خوردم هم خوشحال شدم.جا خوردنم از این بود که چجوری خبردار شدن من رو این حوزه قبل از دانشگاه هم کار میکردم خوشحال هم از اینکه جواب داد خلاصه.درنهایت به من گفتن باید تیم جمع کنی و اولین تجربه لیدر بودن تیم رو اونجا داشتم.

بین دانشجو ها جست و جو کردم دیدم از تعداد زیادی دانشجو تنها ۵نفر حدودا پای کار بودن و کمک میکردن که از اون ۵ نفر یک نفر مشتاق تر بود.خلاصه به ایده رسیدیم و جمع بندی کردیم پروپزال اولیه رو فرستادیم برای مسابقه.

چند روز بعد خبر اومد که ایده قبول شده و ما باید بریم نمایشگاه IOT ایران.

خاطرات تهران محاله یادم بره:)))

روز اولی که رفتیم دانشگاه امیرکبیر شب قبلش ساعت ۲صبح حرکت کردیم به سمت تهران و درنهایت ۷صبح اینطورا رسیدیم اما چه رسیدنی ۴ نفر از جنگ برگشته رسیدیم دانشگاه و هرکدوم خواب میدیدیم.خلاصه جلسه تموم شد از همون ور مستقیم برگشتیم.

طرح خودمون رو توسعه دادیم به یک نتیجه رسیدیم و اماده شدیم برای نمایشگاه و سفر سه روزه ما شروع شد.این سفر رو جداگونه براتون تعریف خواهم کرد.....

اما نکته هایی که این مرحله بدست آوردم:

۱-همیشه برترین بهترین نیست یعنی اگه یکی دیدین نمره هاش درخشانه دلیل نمیشه بهترین باشه تو کارش

تیم هایی که بعد این موضوع جمع کردم اکثرا کاربلد بودن تا نخبه

۲-از خودگذشتگی تو تیم حرف اولو میزنه اما به اندازش

۳-لباس رسمی رو باید بزاری کنار و با لباس پلوخوری بیای چون اینجا رئیس نداریم تیم با همکاری هم برای یک هدف تلاش میکنه.

۴-هر شخص باید رئیس خودش تو تیم باشه و خودش رو ملزم کنه کاری که بهش دادن رو به نحو احسن انجام بده.

۵-تو بخش اول از تیم سازی گفتم چون تیم داشتن مهم تر از ایده هست دلیلش رو تو پست های بعدی حتما میگم