شرمندهٔ جانان ز گرانجانیِ خویشم
معرفی چند کتابی که اخیراً خواندم
پوست در بازی | نسیم طالب
پوست در بازی نام آخرین کتاب نسیم طالب، نویسندهی کتاب مشهور «قوی سیاه» است. این نویسنده یک مجموعه به نام Incerto دارد که پوست در بازی، پنجمینِ آنهاست. اما در مورد این کتاب:
یک پادشاه دستور ساخت پلی را صادر میکند. به درخواست پادشاه در قرارداد ذکر میکنند که مهندسِ سازنده و خانوادهاش باید به مدت دوماه زیر پل اسکان داشته باشند. طبیعی است که در چنینشرایطی مهندس تمام تلاشش را میکند تا سازهی مقاومی طراحی و پیادهسازی کند؛ چون میداند پیامد سستیهای پروژه، میتواند دامن خودش و عزیزانش را بگیرد. یا مثلاً حمورابی حاکم بابِل، قانون میگذارد که اگر سقف خانهای فروریخت و پسر صاحبخانه فوت کرد، پسر معمار هم باید کشته شود.
یک مثال جالب دیگری که دیدم در مورد سوهانهایی بود که سازنده عکس خودش را روی بسته منقش میکند. معمولاً ما این رفتار را نشانهی خودشیفتگی میدانیم، اما جالب است که در چنین حالتی بیشتر میشود به محصول تولیدشده اعتماد کرد. در واقع، صاحب کارگاه تولید سوهان یا هر چیز دیگر، حیثیت خودش را به کیفیت محصول گرده زده است و قاعدتاً نمیخواهد ننگ محصول دامن عزّت خانوادگیشان را بگیرد.
لُب مطلب و مفهوم «پوست در بازی» شاید همین باشد. در واقع نویسنده میگوید تصمیمگیران اگر در ریسک و ضرر انتخابهایشان شریک نشوند، تصمیمهایشان اعتبار ندارد. نویسنده همین مفهوم را در مدیریت سازمان، اقتصاد، دین، اخلاق، سیاست و خیلی از حوزههای دیگر بررسی میکند و با مثالهای متعدد و جالب، کاربرد این اصل را به خواننده نشان میدهد.
اگر خواستید بیشتر با این مفهوم آشنا بشوید میتوانید به اپیزود ۳۳ فصل دوم پادکست بیپلاس مراجعه کنید. البته مطالعهی خود کتاب هم قطعاً توصیه میشود.
علاوه بر نسخهی چاپی، نسخهی الکترونیک این کتاب هم در طاقچه و کتابراه منتشر شده. متأسفانه در زمان خرید من در فیدیبو موجود نبود.
نام اصلی: Skin in the game
ناشر: نشر نوین
نویسنده: نسیم نیکولاس طالب
مترجمین: سعید رمضانی و هادی بهمنی
تعدا صفحه: ۳۶۰ (در اصل ۳۲۰ صفحه فارسی)
اضطراب منزلت | آلن دوباتن
از این کتاب ترجمههای زیادی متشر شده که من ترجمهی زهرا باختری را مطالعه کردم. از ترجمه هم راضی بودم. منظور از «منزلت» همان منزلت اجتماعی است. یعنی تصویری که ما از خودمان در ذهن افراد جامعه میسازیم. این کتاب در مورد مراقبتها و نگرانیهای ما در مورد حفظ این جایگاه صحبت میکند و راههای درمان این استرس را شرح میدهد.
نویسنده معتقد است دلایل بسیاری از جمله سبک زندگی مدرن، این اضطراب را افزایش داده است. نگرانیهای ما برای پولدار شدن، مدرک تحصیلی، نوع لباسهایی که میپوشیم و خیلی دیگر از این دست مسايل که نگاه جامعه برای ما مهم است تشدیدکنندهی این اضطراب هستند.
در ابتدا کتاب با ریشهیابی علل اضطراب را آشکار میکند و در نهایت با کمکگرفتن از فلسفه، هنر، مذهب و بوهمیا (یک گروه که به نوع خاصی از سبکزندگی ضد بورژوازی علاقه داشتند) راه درمان را جلوی پای ما میگذارد.
آلن دوباتن یک سخنرانی TED با محوریت همین موضوع ارائه داده که آن را هم به شما پیشنهاد میکنم.
شاید خوب باشد که در مورد این کتاب یک حاشیهی جالب هم بیاورم. یک بار ادریس میرویسی در اینستاگرامش ادعا کرد که استعداد خوبی در هدیه دادن کتاب به دیگران دارد. من هم به چالش کشاندمش و گفتم اگر راست میگویی و ادعا داری، یکی هم به من معرفی کن. لازم نیست هدیه بدهی، همین که معرفی کنی میتوانم ادعایت را عیارسنجی کنم. گفت: «باید فکر کنم و در لحظه نمیتوانم پیشنهاد بدهم.»
چند روز بعد همین کتاب را به من هدیه داد (من فقط خواستم معرفی کند، اما لطف کرد و هدیه داد). از ادریس دلیل انتخاب این کتاب را پرسیدم که متأسفانه پاسخ رضایتبخشی نداد. اما الحق که کتاب مناسبی بود. اگر قرار بود یک کتاب دیگر از آلن دوباتن بخوانم، همین را انتخاب میکردم. به قول شاعر: «گاه باشد کودکی نادان/ به خطا بر هدف زند تیری.» :)
تقدیمنامه کتاب خیلی جالب بود که دوست داشتم شما هم ببینید.
بریدهای از کتاب:
اگر موقعیت ما بر روی این نردبان اینقدر اهمیت دارد، دلیلش این است که تصورمان از خودمان تا حد زیادی به تصویری که دیگران از ما میسازند متکی است.
افراد استثنایی (مثل سقراط و مسیح) به کنار، ولی ما انسانهای غیراستثنایی برای اینکه بتوانیم خودمان را بپذیریم به نشانههای احترامآمیزی از سوی جهان متکی هستیم.
برای این کتاب، هم نسخههای چاپی هست و هم نسخههای دیجیتال در طاقچه و فیدیبو.
نام اصلی: Status Anxiety
ناشر: چترنگ
نویسنده: آلن دوباتن
مترجم: زهرا باختری
تعداد صفحه: ۲۳۸
فقط روزهایی که مینویسم | آرتور کریستال
این کتاب را نشر اطراف منتشر کرده. شبیه به این کتاب، عناوین دیگری هم دارد که هدف آن گردآوری چند جُستار از نویسندههای مشهور است. جستار یک متن غیر داستانی بین همین یادداشتهای ویرگول و مقالات علمی است. در جستار نویسنده دیدگاه خودش را در مورد یک موضوع توضیح میدهد. این توضیح میتواند خودمانی و با زبان عامیانه باشد.
فقط وقتی مینویسم، فکر میکنم.
میشل دو مُنتنی
آرتور کریستال جایزهی بهترین جستار آمریکا را در سال ۲۰۱۰ به نام خودش ثبت کرده. پس این را میتوانید مطمئن باشید که از نوشته و لحن آن خوشتان خواهد آمد.
در این کتاب ۵ جستار با عناوین زیر وجود دارد:
- سخنگوی تنبلها (چرا موفقنبودن آسان نیست)
- لذتهای گناهآلود (آیا دعوای داستان ادبی و داستان ژانر رو به پایان است؟)
- وقتی نویسنده حرف میزند (چرا بهتر است خالقان متون محبوبمان را نبینیم؟)
- زندگی و نویسندگی (چرا زندگی و حرفهی نویسندگی از هم جدا نیست؟)
- دیگر کتاب نمیخوانم (آیا خوانندهی واقعی آخر داستان معلوم میشود؟)
ناشر: اطراف
نویسنده: آرتور کریستال
مترجم: احسان لطفی
تعداد صفحه: ۱۲۰
گاه ناچیزی مرگ | محمدحسن علوان
«گاهِ ناچیزی مرگ» که در ایران با نام «مرگی کوچک» هم منتشر شده، در مورد زندگیِ پُر تلاطم شیخ محیالدین ابن عربی است. ابن عربی را به عنوان پدر عرفان نظری میشناسند. این شخصیت در میان عرفا طبیعتاً جایگاه ویژهای دارد. از طرفی دشمنان و مخالفان سرسختی هم در میان مذهبیها دارد. بسیاری از علما او را کافر میدانند و عقایدش را انحرافی.
در هر صورت رمان مورد نظر، کتاب جذابی است. روایتهای جالبی دارد که صرف نظر از شخصیت محوری آن میتواند برای خوانندهی عمومی جذاب باشد. با خواندن داستان میتوانید سیری در تاریخ اسلام، آندلس، خلفای اسلامی، وضعیت نشر علوم اسلامی در آن زمان و حتی جنگهای صلیبی داشته باشید. زندگی پر فراز نشیب ابن عربی هم به خودیِ خود محل توجه است.
زندگی خود ابن عربی در کل این کتاب حول پیدا کردن ۴ نفر از «اوتاد» میچرخد. اوتاد به معنی میخها و جمع وتد است. هر وتد، ابن عربی را به جهشی در سیر و سلوک میرساند. در کتاب آخرین این وتدها شمس تبریزی است و داستان مواجههی محیالدین با آنها روایتهای درگیرکنندهای دارد.
بر خلاف چیزی که انتظار داشتم، آنچنان کتاب عارفانهای نبود تا بتواند بخشی از عطشهای معنوی من را ارضا کند. آن چه من انتظار داشتم کتابی در وزن تذکرة الاولیا یا کمی پایینتر بود. اما تقریبا برای مخاطب معمولی نوشته شده بود با کمی مایههای عرفانی. یک ضعف دیگر کتاب هم بعضی انحرافات کتاب بود. البته برای اینکه داستان لو نرود نمیتوانم به آنها شارهای داشته باشم.
نویسنده، جوانی عربستانی است که جایزهی بوکر عربی را هم دریافت کرده است. در کل با کمی چشمپوشی میتوانم بگویم کتاب دلچسب و سرگرمکنندهای بود؛ مخصوصاً با قلم عالی نویسنده و ترجمهی بسیار خوبی که نشر مولی ارائه داده بود.
خبر بد، قیمت بالای کتاب است. چیزی حدود ۱۰۰ هزار تومان. البته من با تخفیف از طاقچه کتاب را خریدم به قیمت ۱۵ هزار تومان :)
نام اصلی: موتُ صغیر
ناشر: مولی
نویسنده: محمدحسن علوان
مترجم: امیرحسین الهیاری
تعداد صفحه: ۵۰۴
مفتش اعظم | فیودور داستایفسکی
مفتش اعظم کتاب کوچکی است که در اصل یکی از فصول رمان بلند برادران کارامازوف است. از آنجایی که داستان مستقل است بارها به صورت کتابی مجزا چاپ شده و به فروش رفته است.
به عقیدهی خیلیها مفتش اعظم درخشانترین فصل ادبیات داستانی جهان است! برادران کارامازوف داستان خانوادهی کارامازوف و چگونگی قتل پدر خانواده است و قطعهی «مفتش اعظم» نیز نوشتهی یکی از برادران به نام ایوان است که آن را در جریان اتفاقات رمان برای برادرش آلیوشا میخواند. این قطعه بازگشت خیالی حضرت مسیح به اسپانیای قرون وسطی و رویارویی او با اسقف اعظم است. در این داستان اسقف که مبلغ مسیحیت است، مسیح را به خواطر آموزههایش بازخواست میکند و بازگشتش را مورد اعتراض قرار میدهد. این کتاب قطعهای خیرهکننده است که در آن به زیبایی بنیادهای انسانشناختی در مفهوم توتالیتاریستی آن واکاویده شده و چگونگی اینکه انسان تاب آزادی را نخواهد داشت به خوبی نشان داده شده (اینجا فکر کنم کل کتاب باشد).
یک جا هم دیدم که خود داستایفسکی گفته بود که این کتاب حرفهای اصلی زندگی اوست.
نام انگلیسی: The Grand Inquisitor
ناشر: اشاره
نویسنده: فیودور داستایفسکی
مترجم: کامل روزدار
تعداد صفحه: ۹۳
و چند کتاب شعر...
از بین کتابهای شعری که اخیراً خواندم دو کتاب از خانم اعظم سعادتمند بیشتر از سایرین چشم من را گرفت.
شاید مهمترین نکتهی کتاب «زن»بودن شاعر بود. تا به حال از یک خانم غزل و شعر عاشقانه نخوانده بودم که به نوبهی خود تجربهی جالبی بود. ادراک عشق از زاویهی یک بانو شاید نکتهی خاص این کتابها بود. برای مثال در این کتاب دیگر در هیچجا شاعر به زلف یار و اشارتهای ابرو اشاره نمیکند :)
قیمت کتابها هم به شدت ناچیز بود. ۵ تومان و ۸ تومان.
نام کتاب: لیلیِ آذر
ناشر: شهرستان ادب
تعداد صفحه: ۹۰
نام کتاب: بارانِ پس از برف
ناشر: کتاب فردا
تعداد صفحه: ۹۶
مطالب جالبی که از کتابها یا هر جای دیگهای میبینم رو توی کانال تلهگرامم به اشتراک میذارم.
شما رو دعوت میکنم مشترک این کانال بشین:
«کانال دانایی»
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیالکتیک | اگر عصبی نمیشوی، پس بیخاصیتی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیالکتیک | بیایید کمی به بدها حق بدهیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتخابهای درست یا درستانتخابکردن؟