«دلم میخواهد»

از همان بچگی هیچوقت دلم نمی‌خواست وسایل هایم و یا هرچیزی که به من مربوط است را با کسی شریک شوم.
همیشه دوست داشتم همه اش برای خودِ خودِ خودم باشد .
الان هم که بزرگ شده ام همین عادت را دارم روی هرچیزی که به من مربوط میشود بسیار حساس ام .
اما من آنقدر تورا دوست دارم که میتوانم تمام شکلات هایم را باتو قسمت کنم.
میتوانم همبرگرم را با تو قسمت کنم.
میتوانم پتویم را تقسیم کنم.
میتوانم تمام خوراکی هایم را باتو شریک شوم.
میتوانم اجازه بدهم در کنار من بخوابی.
میتوانم فیلم دیدن هایم را باتو شریک شوم .
میتوانم کتاب ها و فیلم هایی که دیده ام را با ذوق برایت تعریف کنم.
میتوانم رویاها و فکرهایی که در سر دارم را باتو شریک شوم .
دلم میخواهد یکی همیشه به من زنگ بزند و حالم را بپرسد.
دلم میخواهد خنده هایم را با کسی که دوستش دارم شریک شوم.
میتوانم هرچیزی که به من مربوط میشود را با کسی که دوستش دارم شریک شوم .
اما حالا یک چیز مهم تر از اینها دارم که هیچوقت دلم نمی‌خواهد با کسی شریک شوم
او تمامش برای خود خودم است....


رها رادمهر_